بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

کیست که مرا وادار می‌کند؟

خیلی از اوقـات برای مـا پیش می‌آید که به طـور آگاهانه یا ناآگاهانه کارهایی را انجام می‌دهیم که به نتایج آن فکر نمی‌کنیم یا حتی از قبل قصد و نیت انجام آنها را نداریم، هیچ دقـت کردید وقـتی کـه عصـبانی می‌شویم ، حسـادت می‌کنیـم، کیـنه ورزی و دشمنی می‌کنیم، خسیس می‌شویم، ریـا می‌کنیم، چشم و هم چشمی می‌کنیـم، مغـرور می‌شویم، فخر فروشی می‌کنیم و .. انگار  در آن لحظه خودمان نیستیم. تا به حال شده در چنین مواقعی از خودتان بپرسید این چه کسی بود که این کارها را انجام داد؟ شده به خود واقعی‌تان شک کنید؟ شده با خودتان احساس بیگانگی کنید؟ یا مثلاً بعـد از انجـام عمـلی بـه دوستی بگـوییـد: " مـن آن روز خـودم نبودم که این کارهـا را می‌کردم؟ " .

مسلماً همگی ما این قبیل تجربیات را داشته‌ایم. اگر در چنین لحظاتی ما خودمان نیستیم پس کیست که ما را به انجام این کارها وادار می‌کند؟ آن عامل ناشناخته چیست که گاهی ما را به خوبی و گاهی به بدی وادار می‌کند؟

آن نیروی قـوی که خیلی کـم می‌شناسیمش ([1] ) چیزی نیست جز " نفس ". نفـس خمیر مایه وجودی ما برای زندگی و زنده ماندن و سرچشمه تمام اعمال و حرکات و گفتار و خوبی‌ها و بدی‌های ماست. به طوری که اگر اصلاح شود، ما را به سوی خوشبختی حقیقی سوق می‌دهد و اگر به فساد کشيده شود به ورطه نابودی خواهیم افتاد.

 

نفس با روح چه فرقی دارد؟

بعضی‌ها نفس و روح را یکی فرض می‌کنند، اما این طور نیست. اولین و مهم‌ترین تفاوت، این است که واژه نفس مؤنث و زایش‌گر توصیف شده در حالی که روح مذکر است. نفـس صـرفا حفـظ حیات و " بودن " را بر عهـده دارد ولی " روح " مـوجب اعتلای انسـانی و " شدن " است. در تعبیرهای قرآنی " روح " خصلتی خدایی دارد و می‌توان نام‌های خداوند را مانند عالم، عزیز، حکیم، رحیم، و ... برای توصیف آن در نظر گرفت.

به عبارتی" روح " از سوی او (خداوند) نازل می‌شود تا آدمی را از آنچه در آن است فراتر ببرد. " روح " طرحی از ایده‌هایی متعالی در ذهن ایجاد می‌کند و " من " را بـه زیبایی‌ها و عظمت خویش مشتاق و گرفتار می‌کند، در حالی که فرمان‌های پرکشش نفس، به طور مدام " من " را از ایده‌های متعالی دور می‌گرداند. انسان به طور دائم میان دو دنیای نفس و روح در کشمکش و انتخاب است و حاصل آن رنجی است که انسان را درگیر خود می‌کند و موجب رشد و تعالی او می‌گردد .(2)

 

در کدام طبقه ایستاده‌ایم؟

شناخت نفس می‌تواند منجر به شناخت خود واقعی گردد. هر چیزی که ما را به خود واقعی و شناخت آن نزدیک کند از خود ساختگی و شرطی شدگی‌ها دورتر می‌گرداند. یکـی از ضـروریات شناخت نفـس ایـن است که بفهمیم چقدر بر اساس خود ِ واقعـی عمل می‌کنیم. آیا اعمال‌مان بر پایه تلقینات و شرطی ‌شدگی‌ها و ابهامات و باورهای غلط ذهنی است یا بر اساس خود واقعی؟ برای فهم این موضوع توضیح مختصری از نفوس سه گانه انسانی بیان می‌کنیم.

 

مواظب این طبقه باشید

قرآن از نفس اغلب به عنوان " امارۀ بالسوء " یاد کرده است؛ یعنی بسیار امر کننده به زشتی‌ها، مطابق آنچه در داستان‌های قرآن آمده، حتی رسولان از نفس خـویش و وسوسه‌های آن در امان نبوده‌اند. در سوره یوسف آیه 53 می‌فرماید : " همانا نفس پیوسته به گناه و بدی فرمان می‌دهد مگر آنکه پروردگارش رحم کند". در این طبقه نفس، جهل، شهوت، غرور، خشم، خودبینی، ظلم و گناه به هم پیوسته و می‌توانند موجب بروز هر‌گونه عمل خلاف باشند.

 

در طبقه دوم هشیار باشید

نفس اماره در عین حال دارای این قابلیت هست که به "نفس لوامه "(انتقادگر از خود) ارتقا یابد. نفس لوامه یا وجدان بیدار معروف به نفس سرزنش‌گر است. در این نفس انسان به سوی بارور شدن اندیشه و رهیابی به اصلاح و پرورش عقل قدم برمی‌دارد و از ضعف و نقص به سـوی ترقی در حـرکت است. خـدای متعـال به چنین نفسی سـوگند یاد کـرده، می‌فرمایند: "قسم به نفس پرحسرت و ملامت"(3)در این مرحله از نفس است که انسان کم کم به خود واقعی و ارزش انسانی پی‌می‌برد .

 

ما ز بالاییم و بالا می‌رویم

بالاترین و کامل‌ترین مرتبه نفس رسیدن به مرتبه نفس مطمئنه است که در آن انسان به مقام خشنودی و رضایت پروردگار خود می‌رسد و با دلی آرام به سوی او باز می‌گردد .

 

خود واقعی ما به کدامیک از این مراتب تعلق دارد؟

به دام افتادن در نفس اماره، خود واقعی ما را در پشت نقابی کریه پنهان می‌کند و به آن فرصت ظهور نمی‌دهد. برای آشکاری خود واقعی، باید از وسوسه‌های نفس اماره رها شویم. اعمالی که بر اساس خود واقعی‌مان باشد غالباً لذت بخش، بی ریا و رشد دهنده هستند، ولی اعمالی که برخواسته از نفس اماره است همراه با پشیمانی بوده و موجب تاریکی روح می‌شود. این یکی از نشانه‌هایی است که معلوم می‌کند بر اساس دستور کدامیک عمل می‌کنیم.

 

چگونه می‌توانیم به بالاترین طبقه نزدیک شویم؟

رام کردن این دشمن رشد و تعالی، کار آسانی نیست. قاطعیت و پایداری و مقاومت و حتی جهاد لازم دارد ؛ یک جهاد و مبارزه مداوم و پیگیر. امیر المؤمنین(ع) برای ادب کردن و به کنترل درآوردن آن سخنانی دارند که می‌تواند در این مورد راهگشا باشد:

" اگر نفس تو در برابرت سرسختی نشان داد و تسلیم نشد تو نیز بر او سخت بگیر تا برایت ذلیل و رام گردد و با خدعه و نیرنگ با او رفتار کن تا به اطاعت درآید. "

" ای مردم کار تربیت خود را خود بر عهده گیرید و نفس را از عادت‌هایی که به آن حرص دارد باز گردانید."

(4)

" از نشانه‌های پرهیزکاران آن است که اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محروم‌اش می‌کند ." (5 )

 

گردآوری و تدوین : ش. الف                 

 

 

 



 1ـ مطابق آنچه در قرآن آمده، شناخت و آگاهی انسان از نفس خویش، شناختی اندک و جزئی  است : خداوند شما به آنچه در نفس های شما هست داناتر است... ( آیه 25 سوره 17 )

2 ـ لقد خلقنا الانسان فی کبد ( آیه 4 سوره 90 )

3 ـ آیه 2 سوره مبارکه قیامت

4 ـ نهج البلاغه، حکمت 359

5 ـ نهج البلاغه، خطبه 193

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com