بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

در دام مهر موهوم

گاهی وقت­ها کسانی در اطراف شما هستند که بدجوری همه و از جمله شما را تحویل می گیرند و به قول معروف لیلی به لالالی همه می­گذارند. در نگاه اول این دسته از آدم­ها، اشخاص خوب و متواضع و مهربان و اهل ملاحظه­ای هستند که می­توانند در دل همه جایی برای خود باز کنند. این گونه افراد همه جا یافت می­شوند، بین فامیل، در و همسایه و همکاران یا دوستان. پـای حرف هـر کس می­نشینی از آنها تعـریف می­کند و خـلاصه ایـن تصـور ایجـاد می­شود که آدم­های بی عیب و نقصی هستند که از خوش اقبالی ما سر راهمان آشکار شده­اند.

اما من می­خواهم بگویم هر کس که ظاهراً خوب و دوست داشتنی باشد، مهرورز واقعی نیست و ممکن است دچار اختلالی به نام مهرطلبی باشد. تمایل به تأیید و پذیرش مهر طلب­ها نیز احتمالاً ناشی از ضعف­ها و اشکالاتی در خود ماست که قصد اصلی­ام از نگارش این مقاله اشاره به همین نقاط ضعف است. اول لازم است به نظر روان شناسان توجه کنیم.

" یک شخصیت متعالی و کمال یافته بسیار مهر می­ورزد، اما مهر بی دریغ. برای مهری که به دیگران می ورزد، بازگشت و تاوان نمی­خواهد، مهر نمی­دهد تا خدمات دیگری بگیرد. مهر نمی­دهد تا تأیید و تشویق بگیرد. او فقط مهر می­دهد تا مهر داده باشد و از مهر دادن خود لذت می­برد. او از درون غنی است. از آنجایی که از عشق و مهر، نسبت به خود اشباع شده است، آن را بی دریغ به پای دیگران می­ریزد اما شخص "مهر طلب"، از آنجایی که خودش را دوست ندارد، احتیاح شدیدتری به جلب محبت و تأیید و تصویب دیگران پیدا می­کند. او فداکاری، مساعدت به غیر، نوع دوستی افراطی، عفو و اغماض نسبت به تعدی و ظلم دیگران، عدالت خواهی، مهربانی ، رنج طلبی و کلیه این صفات را در زیر مجموعه­ای به نام عشق و محبت دسته بندی می­کند. و خلاف جهت آنها حرکت کردن را گناهی نابخشودنی می­پندارد، ولی تمام این­ها از آنجایی می آید که وجود او از مهر ، تهی است.

این تیپ شخصیتی، تمنیات، خو استه ها و رفتارش را طوری می­پروراند که با تمنیات و خو استه ها و رفتار دیگران تطبیق داشته باشد و دلخواه آنها گردد. در نتیجه تمایلات و رفتار او دارای این خصوصیات است: در احتیاجات و تمایلاتش نوعی عطش و اجبار وجود دارد. برای یک مهر طلب مهم نیست که جلب نظر و محبت چه کسی را بنماید. فقط احتیاج دارد به این که محبوب همه کس باشد و مورد توجه و تحسین همه کس قرار گیرد. احتیاجاتش توأم با هیجان و اضطراب­اند و در صورت عدم توفیق در ارضای آنها دلسردی و سرخوردگی شدیدی در او ایجاد می­شود.

شخصیت مهر طلب وانمود می­کند که با اطرافیانش در مورد هر مسئله­ای تفاهم دارد و به طور کلی وجوه مشترک خود را با آنها بیش از وجوه افتراق می­بیند. البته این ندیدن وجوه افتراق به علت جهالت یا کودنی یا بی­دقتی او نیست بلکه احتیاجات عصبی و اجباری او این طور ایجاب می­کند.

او از هر گونه مخاصمه،کشمکش، رقابت و مبارزه طلبی علنی حذر می­کند و میل دارد خودش را تابع و زیر دست دیگران ببیند، آدمی می­شود مسالمت جو که از هر نوع کینه توزی علنی مبرا است. او چنان میل انتقام جویی علیه دیگران را سرکوب و پنهان می­سازد که وقتی در خلوت متوجه کینه خویش می­شود تعجب می­کند. علامت مشخصه دیگر مهر­طلب که نتیجه و حاصل اتکایی بودن اوست، این است که ارزش خود را منوط به نظر دیگران می­داند. ارزش و اعتماد به نفسش باتعریف، تمجید، تصویب و ابراز محبت دیگران، یا عدم این­ها ، کم و زیاد می­شود.

 

فایده مهر طلب ها برای دیگران

اگر ما بتوانیم فرق یک مهر­طلب را با یک مهر ورز واقعی تشخیص دهیم و برخورد مناسب را داشته باشیم، مشکلی در بین نیست. ولی اگر نتوانیم این دو را از هم تشخیص دهیم و نسبت به مهر­طلب­ها و  مهر موهوم آنها پذیرش داشته باشیم، ممکن است به دلیل وجود نقص یا اشکالاتی در خودمان باشد که سعی می­کنم برخی از آنها را بیان کنم.

 

او موجودی کامل است

تقریبا اکثر ما نیاز داریم که به موجودی کامل و بی نقص که نقش حامی و دوست همیشگی ما را بازی کند، اتکا کنیم و ایـن رؤیـا آن قـدر زیبا و دوست داشتنی است که خـود به ­خـود، چشم ما را روی حقـایـق می­بنـدد و در قضاوت­هایمان به اشتباه می­افتیم. این برداشت غلط در زمانی که با کسی مشکلی داریم هم به شکل دیگری اتفاق می­افتد یعنی مشکل را به همه ابعاد ارتباط مان با او و همه ابعاد شخصیتی او سرایت می­دهیم. در نتیجه راه هر گونه تعامل مثبت را با این دشمن خیالی سد می­کنیم. با تشخیص غلط واقعیت­های شخصیتی مهر طلب­ها، هم به آنان ظلم کرده­ایم و هم به خودمان. آنان را در برداشت غلط از خودشان بیشتر فرو می­بریم و خود را بیشتر درگیر رابطه­ای غیر حقیقی می­کنیم که دیر یا زود تکلیفش روشن می­شود.

 

به من توجه کنید

در برخی شرایط ما آن­چنان نیازمند توجه و محبتیم که دیگر به چند و چون و چرایی محبت یا توجهی که به ما ارائه می­شود توجه نداریم و به حقیقی بودن یا نبودنش فکر نمی­کنیم. توجه به این نکته ضروری است که محبت تا به جریان نیفتد؛ یعنی از طرفین نسبت به هم بروز نکند، بعید است که محبتی حقیقی باشد. اگر در رابطه ای ما تنها گیرنده یا دهنده محبت باشیم و این در بلند مدت ادامه پیدا کند، لازم است کل رابطه را بازنگری کنیم.

 

چه قدر مرا قبول داری؟

نقطه ضعف برخی دیگر از ما این است که قضاوت­هایمان در باره سایرین به میزان پذیرش آنها نسبت به ما بستگی دارد، یعنی میزان اعتبار آدمها برای ما به این بستگی دارد که چه قدر ما را قبول دارند و مو رد تأیید قرار می­دهند. در این میانه اگر با یکی از افراد مهر­طلب برخورد کنیم چون او عادت دارد که همه را تأیید کند و بر رفتارهایشان صحه بگذارد، ما در دام تأیید او گرفتار می­شویم. در نتیجه قضاوت­های ما در باره او بر اساس رابطه و احساس که داریم صورت می­گیرد نه بر اساس معیارهای یک قضاوت عادلانه. بنابر این اگر او یک مهر­طلب باشد ، ممکن است لقب مهرورز را به او اعطا کرده و از مدافعان پر و پا قرص او شویم.

 

از من انتقاد نکنید

برخی از ما از انتقاد خوشمان نمی آید و وقتی کسی را می­یابیم که نه تنها از ما انتقادی نمی­کند بلکه همان ویژگی را که دیگران به آن انتقاد دارند، با بیانی قابل قبول مورد تمجید و تحسین قرار می­دهند، ناخودآگاه به سمت او جلب می­شویم. تحت این شرایط ترجیح می­دهیم که جهان خود را از سایرین جدا کنیم و ارتباط مان را با همان شخصی که تأیید کننده خصوصیات ماست گسترش دهیم.  در این صورت تحت این رابطه، هم خود را از انتقاد سازنده دیگران محروم می­کنیم و چشم بر عیوب خود می­بندیم، هم به سایرین بدبین می­شویم که چرا محاسن ما را نمی­بینند و هم دچار نوعی خودباوری کاذب می­شویم.

 

از چشم اندازی بالاتر

غیر از مهر طلب­ها که ممکن است ما را در روابط­مان به دردسر بیندازند، گاهی وقت­ها ممکن است با افرادی برخورد کنیم که در جهت منافع خود و آگاهانه، به جلب نظر طیف­های مختلف افراد دست بزنند و بنابر این در ظاهر ، رفتار آنان با مهر طلب­ها شبیه باشد. برای آن که در برابر این عده هم دچار اشتباه نشویم به نظرم اشاره به مطلبی در این باره جالب باشد: "محبتی که قرآن دستور می­دهد آن نیست که با هر کسی مطابق میل و خوشایند او عمل کنیم، با او طوری رفتار کنیم که او خوشش بیاید و لزوماً به سوی ما کشیده شود. محبت این نیست که هر کسی را در تمایلاتش آزاد بگذاریم و یا تمایلات او را ارضاء کنیم، این محبت نیست بلکه دو روئی و ... است . محبت آن است که با حقیقت توأم باشد، محبت خیر رساندن است و احیاناً خیر رساندن به شکلی است که علاقه و محبت طرف را جلب نمی­کند. چه بسا افرادی که انسان از این رهگذر به آنها علاقه می­ورزد و آنها چون این محبت ها را با تمایلات خویش مخالف می­بینند به جای قدر­دانی دشمنی می­کنند".[1]

"... تنها کسی موفق می­شود دوستی طبقات مختلف و صاحبان ایده­های مختلف را جذب کند که متظاهر و دروغگو باشد و با هر کسی مطابق میلش بگوید و بنماید."[2]

 

نوشته : ف . ز    

 



[1] ـ جاذبه و دافعه امام علی (ع) ، آیت الله مطهری

[2] ـ همان منبع

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com