
آيا هر امتي راهنمايي دارد؟
برخورداري از امکان هدايت الهي يکي از بزرگترين نعمتهاي خداوند و تحقق آن از اهداف خلقت است و از بسياري نيازهاي ديگر انسان ضروري تر ميباشد.يکي از اصليترين جنبههاي هدايت الهي اين است که مجراي هدايت الهي (راهنمايان)براي همهي انسانها به تناسب خودشان وجود داشته و در دسترس باشد.اين يعني همهي اقوام چه آنهايي که ما آنها را وحشي و بيتمدن ميناميم (و گاهي معلوم ميشود که از برخي مدعيان تمدن،فرهنگ غنيتري دارند، مانند سرخپوستان)و چه کساني که با معيارهاي امروزي متمدن ناميده ميشوند هر يک به تناسب از هدايت الهي برخوردار باشند.برخي از ديدگاههاي تکبعدي عقيده دارند که هدايت محدود به تعداد محدودي از اقوام و انبيائي است که براي آنها از جانب خداوند فرستاده شده است.ضمن اينکه همين انبياء محدود هم،تقريباً همگي در منطقهاي جغرافيايي محدود،و بيشتر آنها براي قوم بنياسرائيل به ظهور رسيدهاند.از اين نگاه اقوام ديگر در نقاط ديگر جهان فاقد راهنما و هدايت بوده و در نتيجه در گمراهي کامل به سر ميبرند.از ديدگاه اين عقيده تمامي اديان غيرسامي جنبهي هدايتگري نداشته و گمراه کنندهاند.اما احتمال عدم هدايت برخي از اقوام با گفتار خداوند دربارهي اينکه هر خلقتي (و نه حتي هر انساني يا هر قومي)را مشمول رحمت هدايت ميداند،مردود شمرده ميشود.در سورهي طه آمده است:"پروردگار ما کسي است که هر چيزي را خلقتي که درخور اوست داده،سپس آن را هدايت فرموده است."(1)نکتهي چالش انگيز ديگر اينکه، کفر و گمراهي وقتي معنا پيدا ميکند که راهنما و هدايتي وجود داشته باشد و در دسترس باشد و افراد هدايت نشوند.و اگر تصور کنيم که براي برخي از اقوام نه راهنمايي بوده و نه هدايتي اين سئوال که "چرا اين اقوام بايد از اين نعمت محروم باشند"بيپاسخ باقي ميماند.يکي ديگر از اشکالاتي که در پي اين ديدگاه پديد ميآيد اين است که موضوع روز حساب و قيامت و کارنامهي اعمال براي کساني که اصولاً فاقد راهنما بودهاند ملغي ميشود.زيرا از عدل خدا بهدور است کسي که حجت بر او تمام نشده و هدايتي دريافت نکرده را براي گمراه شدن مورد عقاب قرار دهد.نکتهي ديگر اينکه با توجه به اين موضوع، جهان شمولي معاد بر تمامي انسانها که يکي از ارکان جهان بيني قرآني است با ابهام مواجه ميشود.و اين در حالي است که خداوند وظيفهي هدايت را بر خود مقرر کرده است و فرموده:"همانا هدايت بر ماست"(2)و به اين دليل ابهام ديگري بهوجود ميآيد بر اين مبنا که آيا خداوند(العياذ بالله)از آنچه بر خود مقرر کرده خلف وعده کرده است؟دليل ديگري که اين ديدگاه را تقويت ميکند تصريح آيهي47از سورهي مبارک يونس است.در اين آيه آمده:"براي هر امتي،راهنمايي است که هرگاه بيايد،در ميان آنان دادگرانه داوري شود، حجت بر آنها تمام شده و بر هيچکس ستم روا نشود."در اين آيه نه تنها وجود راهنما از ميان هر امتي اثبات شده،بلکه حتي با بکار بردن فعل مضارع امتداد موضوع در زمانهاي آينده را هم مطرح ميکند.اين مطلب با رجوع به آيهي هفتم سورهي رعد کامل ميشود.در اين آيه خداوند فرموده:"و آنان که کافر شده اند ميگويند:چرا نشانهاي آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟ [اي پيامبر،]تو فقط هشداردهندهاي،و براي هر قومي راهنمايي است."(3)با رجوع به انتهاي اين آيه که وجود راهنما (که با واژهي "هاد"آمده)را از موضوع پيامبري متفاوت دانسته، چالش امتداد نبوت براي ديگر اقوام با موضوع ختم نبوت حل ميشود.در اينجا اين بحث پيش ميآيد که آيا منظور خداوند از اقوام تنها بني اسراييل و اعراب است؟اگر اينطور باشد همهي اشکالاتي که براي محدود کردن هدايت به اقوام خاصي ذکر کرديم پيش ميآيد.تنها گزينهاي که درست به نظر ميرسد اين است که قبول کنيم اين اقوام ممکن است در هند، تبت،آفريقا،استراليا،در ميان سرخپوستان و خلاصه هر جاي ديگري باشند،و بر اين اساس انحصار هدايت از يک جامعهي خاص،قوم خاص و منطقهي جغرافيايي خاص خارج ميشود...با اين نتيجه اميدواريم حداقل از گمراه دانستن همه چيز و همه کس (که خود نشاني از ناداني است) ...،نجات يابيم.
نویسنده: ا. ر. ا
1- طه: 50
2- ليل: 12
3- وَيقُولُ الَّذِينَ کَفَرُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيهِ آيةٌ مِن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ
بازگشت
Share
|