بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

اين موسيقي است يا دهن کجي شيطان

چند روز پيش به اتفاق خانواده براي رفع خستگي يک هفته کار و مشغله و فرار از سرو صدا و دود و دم شهر به دل طبيعت رفته بوديم. نزديک ظهر بود که زيراندازي پهن کرديم تا کمي دراز بکشيم و با گوش کردن به صداي آب رودخانه و باد خنکي که شاخه­هاي درختان را نوازش مي­داد، تجديد قوايي کنيم براي يک هفته‌ي ديگر.

صداي پرنده‌ي زيبايي هوش از سرم برده بود و با چشمان بسته سعي داشتم تا مي­توانم انرژي ذخيره کنم که ناگهان با سرو صداي يک گروه جوان که ضبط بزرگي هم در کوله‌ي يکي از آنها بود چنان وحشت زده از جا پريدم که تا چند ثانيه نمي‌توانستم به ياد بياورم که در کجا هستم. صداي آهنگي که از ضبط پخش مي‌شد و صداي خواننده‌ي آن، چنان نخراشيده و ناهنجار بود که صد رحمت به صداي انکر الاصوات. تازه آن زبان بسته را اگر نزنند آن ناله‌ي گوشخراش را سر نمي­دهد.

بگذريم، خدا رحم کرد که رد شدن آنها از کنار ما چند ثانيه­اي بيشتر طول نکشيد اما من به اين فکر فرو رفتم که واقعاً چه بلايي بر سر اين نسل آمده است؟ و اينها به دنبال کدام لذت گمشده در اين موسيقي­هاي مسموم و متعفن مي­گردند؟ اصلاً اين موسيقي است يا قهقهه و دهن کجي شيطان؟

در مورد موسيقي و نقش آن در فرهنگ و هنر، تبليغات، و ورزش و تفريحات! بسيار شنيده‌ايم. در گذشته‌هاي دور نيز موسيقي، مهم و مورد توجه انسان بوده است. در انجيل به استفاده از موسيقي براي پرستش خداوند توصيه شده است و در اکثر آئين­هاي مذهبي اقوام مختلف، اعم از جشن­ها و عزاداري­ها، نوعي موسيقي و حرکات هماهنگ که به رقص­هاي مقدس مشهوراند وجود داشته و سازهايي مانند طبل و سنج و شيپور در ايجاد فضاي حماسي، و سازهايي مانند ني، تار، تنبور، دف و رباب نقش مهمي در ايجاد فضاي عرفاني ايفا مي­کرده‌اند.

مي­گويند امپراتوري در چين باستان فرمان داده بود تا تمام بخش‌ها و ايالات، موسيقي خاصي براي خود بسازند و هر سال آن را ارائه دهند و موسيقي جديدي نيز براي سال آينده بسازند. هدف امپراتور از اين کار زيرکانه اين بود، او مي‌خواست به واسطه‌ي نوع، سبک و اثر موسيقي هر ايالت، متوجه پيشرفت يا پس­رفت آن ايالت شود؛ اگر اثر موسيقي آنها بر جامعه آرامش، محبت و ازخودگذشگي بود نشان‌گر پيشرفت نسبي آنها در فرهنگ و اخلاقيات، و اگر اثر موسيقي‌شان فاقد آرامش و القا کننده‌ي هرج و مرج، ترويج دهنده‌ي خشونت و ناهنجاري‌هاي جنسي در جامعه، و ... بود نشانه‌ي پسرفت آن ايالت محسوب مي­شد

افلاطون مي‌گويد: وقتي مدل و سبک موسيقي جامعه‌اي تغيير مي­يابد، باعث دگرگوني در روحيه‌ي افراد آن جامعه خواهد شد. موسيقي تند رابطه‌ي مستقيمي با روحيه‌ي خشونت طلبي و عصبانيت و هيجان‌زدگي دارد و برعکس؛ موسيقي آرام و هارمونيک رابطه‌ي مستقيمي با آرامش، صلح و محبت.

در ايران و کشورهاي هم‌جوار آن علاوه بر استفاده از ابزار موسيقي، از افرادي به نام "رجزخان" نيز استفاده مي‌شده است، اين افراد وظيفه داشتند پيام‌هاي خاصي را به گوش متجاوزان برسانند و روحيه‌ي آنها را تضعيف کنند. همچنين از ديرباز موسيقي‌هاي خاصي در پادگان‌ها و اماکن نظامي و نيز در ميادين جنگ مورد استفاده قرار مي­گرفته است که امروزه نيز رواج دارند و معمولاً براي شدت بخشيدن به احساسات و ترغيب و تحريک عواطف و هيجانات روحي استفاده مي‌شوند. 

کم­کم با برچيده شدن رجزخواني اين کار از طريق رسانه‌هاي جمعي و راديو و تلويزيون صورت گرفت، اما اکنون زمانه‌اي فرا رسيده است که دشمنان انسانيت و شياطين مدرن از موسيقي به عنوان يکي از قوي­ترين و پرکشش ترين ابزار براي پيشبرد بسياري از اهداف تخريبي خود استفاده و در حقيقت سوء استفاده مي‌‌کنند.

تحقيقات پژوهشگران دانشگاه "استنفورد" در آمريکا در باره‌ي رابطه‌ي ذهن انسان و موسيقي نشان داده است که قسمتي از مغز انسان نسبت به موسيقي واکنش نشان مي‌دهد، و اثرات آن مستقيماً بر روي حرکات و احساسات وي بروز مي‌کند. موسيقي مي­تواند انسان را شاد يا غمگين کند، بگرياند يا برقصاند و  حتي قبل از آن که تصميم به انجام کاري بگيرد محرک و مشوق آن کار شود.

اين‌جاست که تشکيلات شيطاني وارد عمل مي‌شوند، بدين گونه که در پس اصوات موسيقي­ها، پيام‌هايي براي ذهن ناخودآگاه انسان‌ها ارسال مي­کنند که مخالف روح تعالي، نيکي، رشد و کمال انساني است. اين‌گونه موسيقي‌ها بعضاً ساخته و پرداخته‌ي افرادي مسلط و آشنا به علم موسيقي و آهنگسازي‌اند، به‌‌طوري که افراد را ناخواسته مجذوب اين شبکه­ها مي‌كنند. اما در بعضي از سطوح ديگر هيچ احتياجي به هارموني و تناسبات موسيقيايي هم وجود ندارد. اين گروه‌ها براي ترغيب و تشويق افراد به زير پا گذاشتن قوانين و ناديده گرفتن حقوق ديگران معمولاً به واسطه‌ي سبک­هايي هم‌چون: هِوي‌‌متال، سافت­راک، هارد­راک و بيش از بيست نوع سبک جديد، موسيقي­هايي را به گوش مردم و مخصوصاً نسل جوان مي‌رسانند که مروج خشونت‌طلبي، فحاشي، قانون شکني، هرج و مرج، خودکشي، آدم‌کشي و... در سطحي وسيع مي­شود و تنها محدود به سبک‌هاي غربي هم نيست و به بسياري از موسيقي­هاي ديگر نيز راه پيدا کرده است.

در تحقيقات و مشاهدات عيني، اين مطلب به اثبات رسيده که زماني که کسي با موسيقي مي­رقصد و اين‌گونه با آن ارتباط برقرار مي‌کند، تاثير آن نوا و آهنگ بر ذهن و جان او چندين برابر مي‌شود و اين دقيقاً نکته‌ي ظريفي است که گروه‌هاي شيطان­پرستي از آن در توليد اين گونه موسيقي­ استفاده مي‌کنند. از طرفي بر اثر تحريک و رقصيدن متوالي با اين موسيقي‌ها، و تأثيرپذيري آني ذهن، بعد از مدتي ديده مي‌شود که به‌طور تقريبي 95% افراد مثل هم مي‌رقصند، بدون آن‌که توجه کنند چرا دارند مثل هم مي‌رقصند و چرا با تغيير ريتم آهنگ به يک‌باره در حرکات همگي تغيير يکساني ايجاد مي‌شود. نکته‌ي ديگر اين‌که اين افراد از آن زمان به بعد، هر کجا که همان موسيقي‌ها را گوش کنند، دقيقاً به همان شکل مي‌رقصند و به صورت ناخودآگاه حرکات خاصي را انجام مي‌دهند. اعمال ديوانه­وار و خشونت‌‌آميز، خود­زني و خودکشي­هاي دسته جمعي در ميان هوادارن و مروجان موسيقي­هاي شيطاني موضوع عجيب و تازه­اي نيست. بر پايه‌ي آماري كه در غرب منتشر شده است از هر 7 نفر جواني كه به موسيقيِ راك گوش مي‌‌كند، يك نفر خودكشي مي­كند.

اين موسيقي­ها فقط يك آهنگ و متن نيست، بلكه نقشه‌ي­ بي‌هويت ساختن افراد است. كسي كه اين نوع موسيقي را گوش مي‌‌كند و با آن مترنم و به عبارت صحيح‌تر "متزلزل" مي­شود، عالم را به شيوه‌ي خاصي مي­بيند. اين بينش به نوعي نگاهِ "اصالت لذت و دم­غنيمتي" را رواج مي­دهد. در موسيقي راك تشويق به مواد مخدر و الكل امري رايج و عادي است، و هيچ امر مقدسي در اين موسيقي­ها محترم شمرده نمي‌شود. در دهه‌ي 60 ميلادي گروه موسيقي "بيتل‌ها" از سر مزاح اعلام کرد که از خدا معروف­تر است و امروز گروه‌هاي موسيقي شيطاني در غرب و به ويژه در امريكا، عملاً پرچم جنگ با خدا را برافراشته‌‌اند و براي ترويج فساد و خشونت از هيچ کاري دريغ نمي­کنند و مانند ساحران و مسخ‌‌کنندگان، مردم را به خشونت و حتي خودكشي وا مي­دارند. به گفته‌ي محققان و روان‌شناسان با 3 بار گوش دادن به موسيقي راک، انسان به يك خشونت‌طلب تمام عيار تبديل مي‌شود.

اين‌جاست که ضرورت شناخت و آگاهي در مورد موسيقي­هاي متعالي و ماورايي يا شيطاني و مخرب بيش از هر زمان ديگري حس مي­شود و دست اندکاران و دلسوزان فرهنگ و موسيقي مي­توانند با ساخت آثار  باارزش و جذاب الهي و ماورايي نقشه‌ي شياطين را نقش بر آب کنند.

 

خوشا دلي که مدام از پي نظر نرود

به هر طرف که بخوانندش بي خبر نرود

گردآوري و تأليف: مانا

منبع: اينترنت

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com