بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

دادن ماهي، ياد دادن ماهي‌گيري و يا...؟

بسم ا... الرحمن الرحيم

 

 

اگر مقدار قابل توجهي از دارايي و سرمايه‌مان را در جايي و براي كاري سپرده باشيم كه آن را از سوددِه‌ترين كارها مي‌دانستيم، و بعد از مدت‌هاي مديد متوجه شويم كه كارهايي بسيار سوددِه‌تر از آن نيز وجود داشته‌اند، چه‌قدر افسوس مي‌خوريم؟

 

عجيب اين‌جاست كه يكي از روش‌هايي كه مي‌تواند منجر به جلوگيري از افسوس خوردن‌هايمان در آينده شود و كمكمان كند تا از امكانات و فرصت‌هاي زندگي‌مان بهترين استفاده را بكنيم، دقيقاً همان چيزي است كه عمدتاً  نه تنها تمايلي به انجامش نداريم، بلكه از آن گريزان هم هستيم! و آن چيزي نست جز زير سؤال بردن كارها و روش‌هايمان؛ به‌خصوص كارها و روش‌هايي كه سال‌ها به آنها خو كرده‌ايم. طبيعي است اگر راهي را كه براي انجام كاري اتخاذ كرده‌ايم بهترين بدانيم و راهي بهتر و كارآمدتر را نجوييم، هرگز راه و روش‌هاي بهتر را نخواهيم يافت.

 

و اما در ميان موارد بسيار، يكي از مواردي كه شيوه‌ي انجامش را هم از پيشينيان و هم از اطرافيانمان وام گرفته‌ايم و كمتر به ايجاد بهبود در نحوه‌ي انجامش انديشيده‌ايم، مقوله‌ي "خدمت" است.

 

خدمت به هم‌نوع (در راستاي خدمت به خداوند) يكي از توصيه‌هاي تمام مكاتب الهي و نيز ديدگاه‌‌هاي معنوي است.

عموماً تصويري كه ما درباره‌ي خدمت و كمك به ديگران در ذهن داريم، اهداء وجوه نقدي و نيز اقلام و اجناس خوراكي، پوشاكي و ... به نيازمندان است. و نيز زماني كه به فكر خدمت افزون‌تر و كمك بيشتر مي‌افتيم، اولين ايده‌اي كه به ذهنمان خطور مي‌كند، افزايش مبلغ و تعداد اجناس اهدايي است.

 

اما واقعيت اين است كه اصولاً نه ماهيت خدمت و كمك به ديگران، و نه گستردگي آن، به همان ايده‌هاو تصوراتي كه هميشه از آن داشته‌ايم محدود نمي‌شوند، چرا كه تمام اين اقدامات عملاً به رفع موقت محدوده‌اي كوچك از نيازهاي ديگران منجر مي‌شوند. به عبارتي همه‌ي اينها "ماهي دادن به ديگران است و نه آموختن ماهي‌گيري به آنها"!

بر همين اساس مي‌توان دريافت كه سطحي فراتر براي خدمت و كمك به ديگران، آموختن ماهي‌گيري به آنان است، دادن ماهي به ديگري تنها رفع‌كننده‌ي يك يا چند روز گرسنگي اوست، اما آموختن ماهي‌گيري مي‌تواند كمك كند تا او ديگر متكي به ديگران و نيازمند كمك‌هاي گاه و بي‌گاهشان نباشد، بلكه بتواند روي پاي خود بايستد و به خود متكي باشد.

 

با همه‌ي اين احوال، "خود" نيز جايگاه چندان محكم و استواري براي اتكاء نيست! لذا با كمي غور و تفحص مي‌توان باز هم به سطحي فراتر از خدمت راه يافت و آن كمك كردن به ديگران براي عدم اتكاء به غير و حتي عدم اتكاء به خود، و در عوض اتكاء به "او"ست. همويي كه آسمان و زمين، و دريا و ماهي و ماهي‌گير جز به اراده‌اش نمي‌چرخند...

 

ماهي‌ دادن به ديگران با همه‌ي خوبي‌هايش، صرفاً پاسخ‌گوي بخشي از نيازهاي جسماني آنها، آن هم به‌گونه‌اي بسيار محدود و موقت است، طبعاً آموختن ماهي‌گيري به ديگران كه سطحي فراتر از دادن ماهي به آنهاست، مي‌تواند در گستره‌اي وسيع‌تر پاسخ‌گوي نيازهاي هم‌نوعانمان باشد، اما هيچ يك از اين دو با آن ديگري، يعني دوستي با فروانرواي جهان و جهانيان و دريا و ماهيان، قابل قياس نيستند. چرا كه آثار اين يكي، ديگر نه صرفاً محدود به رفع نيازهاي جسماني است و نه محدود به اين دوره‌ي كوتاه زندگي زميني. آن كه دستش در دستان خدا باشد و دوست او، نه تنها بركات زمين، كه بركات آسمان‌ها نيز از آن اوست. آن كه حقيقتاً به خدا متكي است بي‌نياز از هر نقطه‌ي اتكاي ديگر است.

 

و اما راه آشتي دادن با خدا، خود از نزديكي و دوستي با "او"، و به "خوبي" شناختن "او" مي‌گذرد، از آشنا شدن و آشنا كردن با خدايي كه حقيقتاً خوب است و دوست داشتني، خدايي كه آن‌قدر زيبا هست كه خواستني باشد و بتواند احياء گر انگيزه‌ي نزديكي و وصل به خود در دل بندگانش باشد، و احياءگر تلاشي پويا در آنان براي زدودن دروغ و بدي و زشتي از  كلام و عمل و انديشه‌ي خودشان، و احياء گر آرمان زيبا شدن چون او.

 

بي‌ترديد كمك به آشتي دادن انسان‌ها با خدا و ترغيب آنان به گام برداشتن در جاده‌ي بازگشت به خدا، به منزله‌ي تغذيه‌ي روح گرسنه‌ي انسان‌ها، و از بالاترين و پاياترين خدمت‌هاست كه مي‌توان در حق هم‌نوعان خود و براي كمك به آنها انجام داد. لذا سرمايه‌ي عمر و داشته‌هاي ما، زماني بالاترين كارآيي را در راستاي خدمت به هم‌نوعانمان خواهند داشت كه به موازات اقدامات معمول، از سطوح بالاتر خدمت نيز (به تناسب توان و امكان خود)، غفلت نكنيم. اما اگر توان بالاترين خدمت‌ها را در خود نمي‌يابيم حداقل مي‌توانيم قدرشناس و يار و حامي بزرگاني باشيم كه اين امر بزرگ را به انجام رسانده و مي‌رسانند و وجودشان بزرگ‌ترين بركت براي نوع بشر بوده و هست.(1)

 

 

1- دوست‌داشتني‌ترين بندگان نزد خدا، كسي است كه براي بندگان خدا سودمندتر است. دو صفت است كه بهتر از آنها نمي‌توان يافت؛ به خدا ايمان آوردن و به بندگان خدا منفعت رسانيدن. (نهج الفصاحه‌ حضرت رسول(ص)، ح 3462 و 3459)

 

نيكا

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com