
از نگاه بچهها، يا از منظر بزرگها؟
بهنام مهربانترينِ مهربانان
"مگر خداوند، قادر مطلق نيست؟ مگر هر كاري به دست او ساز نميشود؟ مگر هر گرهاي به دستش باز نميشود؟ پس چرا بندگانش در دريايي از مشكلات دست و پا ميزنند و او كاري نميكند؟ اين چه مهربانياي است؟! اگر خدا مهربان بود! اگر بندگانش را دوست داشت! حتماً مشكلاتشان را برايشان حل ميكرد!"
اگر با خودمان روراست باشيم ميپذيريم كه سر و كلهي چنين سؤالات و افكاري بارها و بارها در ذهن بسياري از ما پيدا شده است، هر چند كه نه غالباً جوابي برايش داشتهايم و نه حتي به دنبال يافتن جوابش رفتهايم، و در نتيجه پيشپا افتادهترين و البته بدترين گزينه را انتخاب كردهايم، يعني بهسادگي پذيرفتهايم كه خداوند نه مهربان است و نه بندگانش را دوست دارد! طبعاً با اتخاذ چنين پيشفرضي، ديگر تمايلي به ارتباط با او نداشتهايم، بلكه كوشيدهايم خود را با چيزهاي خوبتر و دوستداشتنيتري مشغول كنيم، و از او فاصله بگيريم. حتي بعيد نيست كار بعضي از ما به جايي رسيده باشد كه ديگر تمايلي به شنيدن اسم خدا هم نداشته باشيم، چه رسد به ارتباط با او!
اما اگر براي يكبار هم كه شده بر خلاف معمول خودمان، كمي به اين نوع افكار و تصورات بينديشيم، درخواهيم يافت كه اين نگاه و اين انديشه كه "خداوند چون مشكلات ما را از پيش پايمان برنداشته، نامهربان است و ما را دوست ندارد"، بيشباهت به نگاه و انديشهي كودكي بازيگوش نيست كه تمام هم و غمش بازي است، و پدر و مادر و معلم و تمام بزرگترها را به خاطر فشارهايي كه براي درسخواندن به او ميآورند، به نامهرباني متهم ميكند!
حال آنكه پدر و مادر، بهسختي فرزند دلبند و كوچكشان را صبحهاي زود از خواب ناز بيدار، و راهي مدرسهاش ميكنند تا او الفبا و اعداد را ياد بگيرد، خواندن و نوشتن، و حساب و كتاب را بياموزد، و با گذشت زمان پرورش يابد، علوم و فنون و هنرهايي را بياموزد تا بتواند درآينده، زندگي خوب و زيبايي را تجربه كند. در مدرسه نيز معلم به كودك درس ميآموزد، و براي يادگيري به او تكليف و تمرين و مسأله ميدهد، و از او امتحان ميگيرد، چرا كه ميداند اينها از ضروريات رفع اشكال و اطمينان از يادگيرياند. او همهي اين كارها را انجام ميدهد هر چند كه ميداند احتمالاً مطلوب نظر بچهها، تعطيلي درس و مدرسه و وقتگذراني و بازي است، آن هم از 6 سالگي تا 18 سالگي!
اما از نگاه بزرگترها، مادرها، پدرها و معلمها، محبت و مهرباني به كودك بهگونهاي ديگر معنا ميشود؛ از نگاه آنها علاقهي به كودك ايجاب ميكند كه او با تمام سختيها به مدرسه برود، درس بخواند، و تكاليف و مسائل دشوار را حل كند. آنها اين را هم ميدانند كه اگر چنين نكنند فرزندشان در بزرگسالي زبان به شكايت خواهد گشود كه چرا عقلشان را به دست او داده و گذاشتهاند آينده و زندگياش تباه شود.
از نگاه بزرگترها مهرباني به كودك، در ترغيب او به يادگيري، غلبه بر ضعفها و كسب تواناييهاست.
البته در اين ميان نقش و وظيفهي كودك هم آن است كه براي رفع اشكالاتش به معلم و پدر و مادر رجوع كند و از آنها كمك بخواهد، چرا كه او به تنهايي و بدون ياري آنها از پس اين كار برنميآيد، اما اين توقعي درست، بجا و عقلاني نيست كه كودك بخواهد كه معلم اصلاً به او تكليف و تمرين و مسأله ندهد، و يا پدر و مادر بهجاي او تكاليفش را بنويسند و مسألههايش را حل كنند!
حال اگر ما نيز سطح نگاهمان را از نگاه كودكي بازيگوش به نگاه بزرگترها ارتقاء دهيم، ديگر خداوند را به خاطر اينكه مسائلمان را از پيش پايمان برنداشته و آنها را برايمان حل نكرده است، به نامهرباني و بيعلاقگي به بندگانش متهم نخواهيم كرد، بلكه درخواهيم يافت كه مشكلات زندگي ما همان مسائلي هستند كه گاه حتي "آن آموزگار بزرگ"(1) خود آنها را پيش رويمان قرارميدهد تا با تلاش براي حلشان، آن درسهايي را كه در زندگي نيازمند يادگيريشان هستيم بياموزيم، نقاط ضعف خود را بيابيم و بشناسيم و بر آنها غلبه كنيم، معرفت و شجاعت و تواناييهاي لازم را براي گذري خوب و موفق از آزمونهايمان كسب كنيم و آيندهاي خوب و زيبا را براي خود رقم زنيم.
اگر ما نيز سطح نگاهمان را ارتقاء دهيم، و نگاهمان را به خداوند بزرگ و بينهايت مهربانمان نزديك كنيم، بهجاي آنكه از او بخواهيم مسائلمان را ازپيش رويمان بردارد و برايمان حلشان كند، از او ياري خواهيم خواست كمكمان كند تا هر آنچه را براي مواجهه با مسائل زندگي نيازمندشان هستيم كسب كنيم، از او خواهيم خواست تا در غلبه بر ضعفهايمان و كسب توانمنديهاي لازم براي عبور موفق از مسائل ياريمان دهد، از او خواهيم خواست همواره در هر كار و هر حال، در آسانيها و سختيها، يار همراه و پشتيبان و مددكارمان باشد، از او خواهيم خواست آنقدر نگاه ما را به نگاه خود نزديك كند، كه به هر آنچه خواست اوست راضي باشيم، و بهراستي دريابيم كه او مهربانترين به ماست و جز بهترينها را برايمان نميخواهد.
پينوشت:
1- ربّ العالمين
نيكا
بازگشت
Share
|