بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

آنچه در مورد توکل باید بدانیم

بسم ا... الرحمن الرحيم

 

پيش از هر چيز از لازم است خود بپرسيم: تكيه‌ام بر چيست؟(1)

محققان گفته‌اند كه هر چيز باثباتي در اين هستي، تكيه‌گاهي دارد. (مثال: تكيه‌گاه يك ظرف، ميز است. تكيه‌گاه تابلو، ميخ؛ تكيه‌گاه درخت، زمين، ...) اما نكته‌اي كه خيلي اهميت دارد، ثبات تكيه‌گاه است: اگر ميخ، محكم نباشد تابلو مي‌افتد، اگر وزن لوستر با تحمل سقف تناسب نداشته باشد، لوستر سقوط مي‌كند. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد همه چيز را موزون و متناسب آفريده است. اين كه در زمين فرو نمي‌رويم، آسمان بر سرمان نمي‌افتد(2)، پرنده‌ها مي‌توانند در آسمان پرواز كنند(3) يا سيارات و ستارگان در آسمان، محل‌هاي مشخص دارند و شناورند(4)، نشان مي‌دهد كه خداوند براي مخلوقات عالم هستي تكيه‌گاه درست و محكمي قرار داده است.

اما به انسان اين فرصت داده شده كه خودش نقطه‌ي اتكايش را انتخاب كند. همه‌ي انسان‌ها از نظر رواني تكيه‌گاهي دارند و زندگي‌شان را با محوريت تكيه‌گاهشان بنا كرده‌اند اما از آن‌جا كه مختصات فردي، شرايط و موقعيت‌هاي افراد مختلف با هم تفاوت دارند، تكيه‌گاه‌هاي آنان نيز متفاوت و متغير هستند. مثلاً يك نفر دلش به حساب بانكي يا اموال غير منقولش گرم شده و خيالش راحت است كه با پول، هر محالي، ممكن است و هر روز مبادايي، به خير گذشتني! ديگري، بچه‌اش را عصاي پيري خود مي‌داند و يا برعكس، خيالش راحت است كه زير چتر حمايت پدر و مادر مقتدري قرار دارد. يكي داراي اقوام و آشنايان بانفوذي است، و يا خودش در اداره‌ يا شركتي مقامي دارد، آن يكي به اتكاي مدرك معتبر دانشگاهي يا تخصصش زندگي خودش را پايه‌گذاري مي‌كند، ... . ما شايد خودمان هم چندان از تكيه‌گاهمان آگاه نباشيم اما به‌‌طور ناخودآگاه توجه خاصي به آن داريم و به هر چه كه موقعيت آن را به خطر بيندازد، شديداً واكنش نشان مي‌دهيم. مثلا كسي كه خانه‌اش در معرض آتش‌سوزي است، شديداً پريشان مي‌شود. بر عكسِ اين حالت هم وجود دارد يعني وقتي تكيه‌گاه شخص وضعيت مطلوبي دارد، خيالش راحت است و در آرامش به سر مي‌برد. پس وضعيت تكيه‌گاه در حالت روحي و رواني ما اثر زيادي دارد. ما اين را هم به صورت ناخودآگاه مي‌دانيم براي همين سعي مي‌كنيم وضعيت تكيه‌گاه‌مان را مستحكم‌تر كنيم مثلاً اگر فردي پول و ثروت را تكيه‌گاه خود مي‌داند، سعي مي‌كند مقدار آن را افزايش دهد، اگر اتكاي كسي از نظر عاطفي بر فرزندش است، تدابير امنيتي را افزايش مي‌دهد (حتي در موارد افراطي به هر طريقي شده از ازدواج او جلوگيري مي‌كند تا هميشه در كنارش باشد). انتخاب تكيه‌گاه‌ها و تلاش براي تثبيت آنها، اكثراً به صورت ناخودآگاه انجام مي‌شود و اين در حالي است كه فرد شايد در توهم اين باشد كه تكيه‌گاه‌هاي بسيار بزرگي دارد.  

چه‌طور بفهميم تكيه‌گاه ما در زندگي چيست؟

چند سؤال را صادقانه جواب بدهيم:

v      از دست دادن چه چيزي در زندگي براي ما ضايعه‌ي بزرگي محسوب مي‌شود و پريشان‌مان مي‌كند؟

v      چه چيزي در زندگي مايه‌ي قوت قلب‌مان است؟

v      به چه چيزي حريصيم و علت اين حرص چيست؟

v      وقتي مي‌ترسيم، نگرانيم يا مردد مانده‌ايم به سراغ چه چيزي مي‌رويم؟

واقعيت اين است كه انسان، ضعيف آفريده شده و به همين دليل به صورت ناخودآگاه، خودش را به نقطه‌اي كه حس مي‌كند قابل اطمينان است، گره مي‌زند، درست مثل كوه‌نوردي كه مي‌داند خطر سقوط به دره و از بين رفتن وجود دارد پس تا طناب اطمينان را محكم به جايي وصل نكند، از كوه بالا نمي‌رود. ما اكثراً ادعا مي‌كنيم كه به خدا توكل داريم. اما براي اثبات ادعايمان بايد دليلي داشته باشيم، چيزي كه تأييد كند ما حقيقتاً تكيه‌مان به خداوند است، و آن چيزي نيست جز نشانه‌هاي متوكلين راستين:

v      آرامش

v      بي‌نيازي (عدم حرص و طمع زياد)،

v      قدرت و قوت

v      امنيت خاطر

v      داراي استراتژيِ عمل كردن به وظيفه و عدم وابستگي به نتيجه(دادن اختيار به خداوند)،

اگر وقتي كارمان را به خدا مي‌سپاريم، اين نشانه‌ها را در خودمان مي‌بينيم‌، توكلمان حقيقي است و در غير اين‌صورت در توهم توكل هستيم يعني فقط در حد حرف به خدا توكل داريم و بايد در آن تجديد نظر كنيم.

و نيز بايد بدانيم توكل نه آخرين چاره‌ي مشكل از سر  نااميدي، و رها كردن آن به دست تقدير، كه در ابتداي كار، و همراه با تلاش است. تلاشي كه با غيرمتوكلين متفاوت است. اساس تلاش متوكل، راستي و درستي و جلب خشنودي خداوند است. متوكل خود و ديگران را ابزاري در دستان خداوند مي‌بيند و به هنگام تلاش دائماً به دنبال دريافت راهنمايي‌هايي از سوي خداوند (از طريق نشانه‌ها و نحوه‌ي پيشرفت كارش)، در كار خويش است.

 

و اما، براي قدم گذاشتن در راه توكل، نخستين گام‌ عملي شناخت تكيه‌گاه فعلي‌مان، ارزيابي آن، و تغيير آن در صورت مستحكم نبودن آن است.

 

 

1- اقتباس از فصلنامه‌ي علم موفقيت، ش5، ص9

2- "آيا به آن‌چه پيش رو و پشت سرشان از آسمان و زمين است، نگاه نكردند؟ اگر بخواهيم آنها را در زمين فرو مى‏بريم، يا قطعاتى از آسمان بر سرشان مى‏افكنيم. قطعاً در اين [هشدار] براى هر بنده‏ى توبه كارى عبرت است. (سبا9)

3- "آيا پرندگان را ننگريستند كه [چگونه‏] در فضاي آسمان مسخرند؟ جز خدا [با ساختاري كه به آنها داده‏] احدي آنها را نگاه نمي‏دارد. به راستي در اين [امر] براي مردمي كه ايمان مي‏آورند نشانه‏هاي [قدرت‏] است." (نحل79  )

4- "و اوست آن كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد، كه هر كدام در مداري معين شناورند". (انبياء33 )

 

نورا

 

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com