بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

همه چيز با يك نگاه

شايد شما هم حكايت آن مرد فقيري را شنيده باشيد كه در عرض يك شب ميلياردر شد! همان كه با به خطر انداختن جان خود به ياري مرد ديگري شتافت و از قضا آن مرد ميلياردي از آب درآمد كه به پاس اين فداكاري بخش اعظم ثروت هنگفت خود را به آن مرد فقير بخشيد.

براي ثروتمند شدن راه‌هاي زيادي وجود دارد، اكثر ما نيز به نوعي در حال پيمودن يكي از آنها هستيم، اما بعيد به‌نظر مي‌رسد اين راه‌هاي غالباً متداول ما، بتوانند مانند حكايت بالا كه بيشتر شبيه به يك داستان باورنكردني است، يك‌باره زندگي ما را زير و رو كنند.

 

ما آدم‌ها اصولاً نه فقط براي ثروتمند شدن، بلكه از يك نگاه كلي‌تر براي افزايش كيفيت زندگي‌مان اقدامات متعددي انجام مي‌دهيم كه گاه اثرشان كم است و گاه بيشتر، گاه به نفع‌مان تمام مي‌شوند و گاه حتي به ضررمان! و عموماً در لابه‌لاي اين اقدامات متعدد فراموش مي‌كنيم كه در فراي تمام اين حركات و تلاش‌هاي معمول، يك حركت كليدي و شايد بتوان گفت "فراحركتي" هست، كه چنان ابَر بركتي با خود به همراه دارد كه قادر است زندگي ما را از اين رو به آن رو كند! آن حركت چيزي نيست جز جلب نظر يكي! يكي كه همه چيز تحت فرمان او و به نظر اوست، چرا كه او يگانه فرمان‌رواي آسمان‌ها و زمين است. حتي كافي است كه تنها و تنها يك نظر بر ما بيفكند تا همه چيز ديگرگون شود؛ جريان قدرتمندي از باد در زندگي‌مان وزيدن بگيرد، ابرها فشرده شوند و چنان باراني ببارد كه زمين تشنه‌ي زندگي‌مان آن را به خواب هم نديده باشد!

اگر به راستي خداوند را به فرمان‌روايي آسمان‌ها و زمين قبول داريم، پس طبيعي است كه همه چيز آسمان‌ها و زمين بسته به امر و نظر او باشد. آن وقت كليدي‌ترين سؤالي كه برايمان وجود خواهد داشت اين خواهد بود كه: "چگونه نظر خداوند را به جانب خود جلب كنيم؟"

 

براي پيدا كردن جواب اين سؤال لازم نيست حتماً راه خيلي دوري برويم، بلكه مي‌توانيم نگاهي به خودمان و به دور و برمان بيندازيم و ببينيم پسرها و دخترهاي جوان از چه راه‌كارهايي براي جلب نظر يكديگر استفاده مي‌كنند!

تعجب نكنيد! بسياري اوقات برخورد ساده با سؤالات، براي ما راهگشاتر و كارآمدتر از برخورد فلسفي و پيچيده با آنهاست و چه بسا كمك گرفتن از مثال‌هاي ملموس در ميان كارهاي پيش پا افتاده و ظاهراً نه چندان مرتبط با موضوع، ما را به جايي برسانند كه پيچيده كردن موضوع قادر به آن نباشد.

پس ببينيم پسرها و دخترهاي جوان از چه راه‌كارهايي براي جلب نظر يكديگر استفاده مي‌كنند؛ از جزئيات كه بگذريم در يك كلام مي‌توان گفت كه آنها بيش از هر چيزي سعي مي‌كنند خود را براي آن ديگري، زيبا، جذاب، دلپسند و دوست‌داشتني كنند، و اين مي‌تواند گستره‌ي نسبتاً وسيعي؛ از زيبايي و آراستگي ظاهر گرفته تا رفتار و اعمال، منش و سلوك، و حتي طرز تفكر، بينش‌هاي بنيادي، جهان‌بيني، و نيز رؤياها و آرمان‌ها را شامل ‌‌شود.

اما لازمه‌ي جذاب‌سازي خود در تمام اين موارد (از ظاهري‌ترين تا باطني‌ترين سطوح)، داشتن شناخت درست و كافي از طرف مقابل است. يعني هر پسر و دختري بايد بداند كه طرف مقابلش چه چيزهايي را مي‌پسندد و چه چيزهايي را نه. عمل كردن بر اساس ذهنيات خود، بدون داشتن شناخت صحيح از ديگري، چه بسا به‌جاي جذب ديگري، او را دفع كند!

 

اين نكته در جلب نظر خداوند نيز صادق است. زيبا كردن و جذاب سازي، و دلپسند كردن و دوست‌داشتني ساختن خود براي خداوند مي‌تواند عاملي تعيين كننده در جلب نظر او به سوي ما باشد، اما منطبق ساختن خود بر آن‌چه مورد پسند خداست، بدون داشتن شناختي صحيح از "او" چگونه ممكن است؟ چه بسا اگر بخواهيم صرفاً بر اساس شنيده‌هايمان از اين و آن، و بدون شناخت درست از "او" براي جلب نظرش عمل كنيم، به بعضي اقدامات ظاهري بسنده كنيم و از  اقدامات اصلي بازبمانيم و راه به جايي نبريم!

شايد پسرها و دخترها بتوانند با ظاهرسازي‌هاي خود يكديگر را فريب دهند و مجذوب خود كنند، اما نه ظاهرسازي، نه ظاهر ما و نه اعمال ظاهري‌مان هيچ‌يك نمي‌توانند خداوند را تحت تأثير قرار دهند، چرا كه او فراتر از ظاهر ما، و تا اعماق باطن و وجودمان را مي‌بيند، و نيز هر آن‌چه كه در ذهن و قلب و روحمان مي‌گذرد، حتي اگر خود ما نيز از آنها غافل باشيم، همه و همه را مي‌داند.

لذا براي جلب نظر او لازم است كه هم با "او" صادق و يكرنگ باشيم و هم با خودمان. خود را با فريب ندهيم و در عوض سعي كنيم بر اساس شناختي صحيح، دريابيم كه "او" چه ويژگي‌هايي را در ما مي‌پسندد و چه ويژگي‌هايي را نه، تا بدانيم چگونه مي‌توانيم خود را در نظرش زيبا، جذاب و دوست‌داشتني كنيم.

شنيده‌ايم كه: "خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد" حال اگر كمي در اين كلام تعمق كنيم مي‌توانيم دريابيم كه راه دوست‌داشتني بودن براي خداوند، در شباهت هر چه بيشتر به خود اوست، و راه اين شبيه شدن هم چيزي نيست جز پرورش دادن صفات خداوند در خودمان.

اما اگر به واقع پا به ميدان عمل بگذاريم خواهيم ديد كه خداوند داراي صفات (و اسماء) بسياري است. حال ما چگونه اين همه صفت را يك‌جا در خود بپرورانيم؟! به علاوه، متصف شدن به بعضي از صفات الهي حقيقتاً كاري بس دشوار است! مثل دانا شدن بر هر چيز و توانا شدن بر هر كار! به علاوه بعضي از صفات الهي نيز تنها شايسته‌ي خود او و انسان كاملي است كه به واقع آيينه‌ي تمام‌نماي "او" باشد و لاغير؛ خداوند داراي كبر كبريايي است، حال آن‌كه انسان تا با آسمان پيوندي جاودانه نيافته باشد، اگر تواضع را پيشه‌ي خود نسازد، غرور بي‌پايه‌اش، ساقط كننده‌‌اش خواهد شد.

با تمام اين اوصاف بالاخره بايد كار شبيه شدن به "او" را از جايي شروع كنيم. با كمي دقت درمي‌يابيم كه خداوند خود آن نقطه‌ي آغازين را نشانمان داده است، و با تأكيدهاي مكرر و پياپي خود ما را متوجه آن ساخته...؛ آري نقطه‌ي آغاز جايي نيست جز سعي در پرورش بخشش و محبت در خود! چنان‌چه خداوند نيز بيش از همه خود را با بخشندگي و مهرباني معرفي مي‌كند و اين صفات را در رأس ساير صفات خود قرار مي‌دهد. مي‌بينيم كه او كلام ا... و تمامي سوره‌هاي آن را(1) با نام خداوند بخشنده و مهربان آغاز كرده است.

به اين ترتيب كار شبيه شدن به او (و زيباسازي خودمان) را مي‌توانيم با پروراندن بخشش و محبت در وجودمان آغاز كنيم؛ خانه‌ي دلمان را براي "او" بتكانيم؛ همه‌ي كينه‌ها، نفرت‌ها و بدخواهي‌ها را از آن بيرون بريزيم، همان‌طور كه دوست داريم خداوند ما را ببخشد و از بدي‌هاي ما درگذرد ما نيز ديگران را ببخشيم و از بدي‌هاي‌شان در حق خود بگذريم. اين  بخشش را به هر روز از روزهاي زندگي‌مان و به هر پيشامد و برخوردي بياوريم. در جهت مهرباني بكوشيم و به بندگان خدا محبت كنيم، نه محبتي سطحي، ظاهري و معامله‌گرانه، بلكه محبتي عميق، خالص و بي‌قيد و شرط.. محبتي راستين و حقيقي، بهترين‌ها را براي ديگران خواستن(2)، و نيز تلاش براي آوردن بهترين‌ها به زندگي آنهاست. از مؤثرترين طُرُق اين كار نيز، سعي در فهميدن و فهماندن مهرباني و بخشش بي‌حد خداوند، و پيوند يافتن و پيوند دادن ديگران با خداوند بي‌نهايت مهربان و بخشنده است.(3)

 

يك بار ديگر برگرديم و بينيم چه عوامل ديگري در جلب نظر پسرها و دخترهاي جوان به سوي يكديگر تعيين كننده است؟

اگر پسر و يا دختري ببيند كه طرف مقابلش به دختر يا پسر ديگري غير از خودش نيز توجهات خاصي نشان مي‌دهد طبيعي است در صداقت و وفاداري او ترديد كند و چه بسا بروز چنين رفتاري از سوي يكي از طرفين به قطع رابطه‌ي ميان آن دو بينجامد.

در ارتباط با خداوند نيز چنين قضيه‌اي صادق است. اگر خداوند ببيند كه ما براي جلب توجه ديگران نيز همان‌قدر (و يا حتي بيشتر) مي‌كوشيم كه براي جلب نظر او، اگر ببيند كه خرت و پرت‌هاي مورد علاقه‌ي ديگران را نيز در خانه‌ي وجودمان انباشته‌ايم، بعيد به نظر مي‌رسد كه نظرش بر ما تثبيت شود و جاودانه در خانه‌ي وجود و قلبمان سكني گزيند.

بسياري از بزرگان، تلاش براي جلب نظر مردم را بزرگ‌ترين نقطه ضعف انسان در قبال جلب نظر خداوند برشمرده‌اند و بر اين اساس عنوان كرده‌اند كه براي جلب نظر خداوند بايد بر اين نقطه ضعف بزرگ فائق آمد.

اگر در قصدمان براي جلب نظر خداوند و برخورداري از بركات نگاه او، جدي هستيم بايد صادقانه اعمال خود را بسنجيم و ببينيم دغدغه‌ي اصلي ما در زندگي و در كارهاي روزمره‌مان بيشتر جلب نظر خداوند است يا مردم؟

اگر جلب نظر مردم براي ما مهم‌ترين چيز است چگونه مي‌توانيم انتظار داشته باشيم نظر خداوند به ما جلب شود؟  پس حتي اگر نمي‌توانيم مانند بزرگمرداني چون ابراهيم بت‌شكن يك‌باره بت نظر مردم را بشكنيم، اما بايد سعي كنيم هر طور كه شده حتي خُرد خُرد و به آهستگي، اين بت را خُرد كنيم، و به او نشان دهيم كه يگانه سلطان قلب و فرمانرواي وجود ما "او"ست و نه كسي جز او، و نه چيزي جز او.

 

فراموش نكنيم كه ظاهر‌سازي‌هاي ما خداوند را فريب نمي‌دهند، مردم عموماً به ظاهر ما نگاه مي‌كنند، اما خداوند به قصدها و نيات قلبي ما و نيز به سعي و تلاش ما براي تحقق قصدهايمان مي‌‌نگرد.

از آن‌جايي كه او بي‌نهايت بخشنده و مهربان است، اگر به راستي محبت به خود را در قلب ما و صداقت را در كلاممان ببيند، و نيز عزم راسخمان را براي جلب نظر و نگاه خود، و انعكاس اين نيت را در اعمال و ايام‌مان دريابد، مي‌توانيم به جلب نظر "او" اميدوار باشيم. چه‌بسا همين حالا هم نظر او به جانب ما و زندگي‌مان معطوف شده باشد.(4) اما در اين حال نيز بايد پيوسته مراقب باشيم تا در نظرش بمانيم، و يك وقت كاري نكنيم كه از نظرش بيفتيم!

 

نيكا

 

پي‌نوشت‌ها:

1- همه‌ي سوره‌هاي قرآن كريم به‌جز يك مورد استثناء، با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز شده، و حتي به جاي آن استثناء نيز اين نام در جاي ديگر تكرار شده است.

2- بايد توجه داشت كه بخشندگي و گذشت توسط هر انساني، در محدوده‌ي حقوق شخصي خودش معنا پيدا مي‌كند.

3- لازم است درك كنيم كه بخشش و مهرباني خداوند، در هر جايي شكلي هماهنگ و پاسخ‌گو و گاه حتي صورتي ظاهراً متناقض به خود مي‌گيرد، مثلاً قهاريت خداوند نيز وجهي از بخشندگي اوست، كه گاه به تناسب موقعيت مخاطب، در قالب قهر بروز مي‌كند. مانند قهر مصلحتي پدر و مادر با فرزندشان براي تربيت او.

4- هيچ عاشق خود نباشد وصل جو        كه نه معشوق‌اش بود جوياي او

   در دل تو مهر حق چون گشته نو        هست حق را بي‌گمان مهري به تو  (مولانا – مثنوي)

 

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com