
كليد دوم خواندن نامهاي خداوند
الله لا اله الا هوالحيّ القيوم(1)
خداي حي و زنده را بخوانيم تا حضور حي و زندهاش را دريابيم.
تمايل انسان عصر حاضر به ظاهرگرايي، موجب ميشود تا او به طور معمول آنچه را كه با حواس فيزيكياش لمس و دريافت ميكند، جديتر بگيرد و حقيقيتر بپندارد، و همين پندار نادرست، بر ارتباط ميان او با خداوند نيز بيتأثير نمانده است.
عدم توان ديدن خداوند با همين چشمها و شنيدن صدايش با همين گوشها، و نيز نگنجيدن وجود نامحدود او در تصور محدود ما، ناخودآگاه وجود فرازندهي او(2) را چنان در نظر بسياري از ما تنزل داده كه گويي او وجودي خيالي است.
حال آنكه خداي زنده و حقيقي خدايي است كه وجودش بارها و بارها بيش از يك انسان زنده در زندگي ما مؤثر و پاسخگو، و ياريگر و راهگشاست.
خداي زنده خدايي است كه همواره ميبيند و ميشنود، و رابطهي خدايي و بندگي، و بينيازي ذاتي او و نيازمندي ما، و مهرباني بيش از حدش نسبت به ما جاي كوچكترين ترديدي را در پاسخگويياش بر جاي نميگذارد، خدايي كه ميتوان بر او اتكاء كرد و بر كمك و يارياش نيز با اطمينان حساب كرد.
و اما خواندن خداي زنده نشانههايي دارد:
آن خواندني است با اميد و ايمان و بلكه يقين؛ يقيني بارها قويتر از يقين كودك به پاسخگويي پدر و مادر به نيازهايش.
پس خواندن خداي زنده راحتي خيال آورد، بار سنگين مشكل را از دوش آدمي برميدارد، به او حس سبكباري و آسودگي خاطر ميدهد، همچون سبكبالي و بيخيالي يك كودك.
خواندن خداي زنده انسان را از دست انداختن به دامان صاحب منصبان با نفوذ بينياز ميكند، چرا كه او بس زندهتر، و در نتيجه شنواتر، بيناتر، مقتدرتر، و كارگشاتر است از انسانهايي كه ابزاري در دستان اويند. اين گونه خداي زنده، خدايي است كه خواندنش بينيازي از غير ميآورد، و وجودش تمامي امور آدمي را كفايت ميكند و حمايتش به تنهايي كافي است.
پس اگر خدا را خوانديم و اما نه با اميد و ايمان، و در پي آن خواندن جاي آسودگي خيال و سبكباري و بينيازي از غير همچنان خالي بود، بايد در زنده بودن خدايي كه خوانده شده است، ترديد كرد.
اينجاست كه چشمها را بايد شست و جور ديگر بايد ديد؛ و دريافت كه نديدن او نه دليل بر جدي نبودن حضور و كارگشايي او، كه به خاطر محدوديت ادراك ماست، همچون محدوديت ادراك يك سلول از كل بدن.
(3)
...مطلب قبل (كليد اول خواندن نامهاي خداوند)
1- بقره:255.
2- خداوند زنده است و زنده بودن او بس فراتر از تصور معمول ما از زندگي، و فراي هر محدوديتي است.
3- نگارش متن با الهام از تعاليم حق.
نيكا
بازگشت
Share
|