
راه، يا راههاي خداوند؟
"و اگر خدا ميخواست، همهي مردم را [به اجبار] يک امت واحد قرار ميداد، و حال آنکه آنها همواره در اختلافاند."
(هود:118)
همواره ديدهايم كه در ميان پيروان اديان مختلف، تعصبات زيادي نسبت به دين و يا راه و روشي كه براي رسيدن به خداوند به آن معتقداند، وجود دارد؛ تا حدي كه عموماً پيروان اديان و مذاهب چنين تصور ميکنند که تنها دين آنها بر حق است و ساير اديان باطلاند و نيز براي اثبات حرفشان به دلايل مختلف متوسل ميشوند.
يكي از علل چنين رويكردي آن است كه عموماً تصور ميشود اثبات صحت يك راه، مستلزم اثبات نادرستي ساير راههاست. اما چنين استدلالي در بسياري از مواقع نه لازم است و نه حتي صحيح.
براي درک بهتر موضوع ميتوان کوهي را در نظر گرفت که کوهنودان بسياري قصد صعود از آن و رسيدن به قلهي آن را دارند. مطمئناً براي رسيدن به اين قله راههاي متفاوتي وجود دارد؛ بستگي دارد که کجا و کدام سوي اين کوه قرار گرفته باشيم. نزديكترين راه به قله، براي کسي که در ضلع شرقي کوه قرار دارد، با آن که در ضلع غربي، و يا در شمال يا جنوب كوه است، يكي نيست. از طرفي درستي هر يك از اين راهها، دليلي بر نادرستي ديگر راهها نيست.
به همين ترتيب انسانهاي بسياري كه جوياي نزديكي به خداوند بودهاند و هستند نيز، نه تنها در گذر زمان و از نظر تاريخي تفاوتهايي با يكديگر داشتهاند، بلكه به لحاظ جغرافيايي، ژنتيکي، فرهنگي و... نيز متفاوتاند، لذا عجيب نيست كه راههاي آنها نيز با يكديگر تفاوتهايي داشته باشند، ضمن اين كه همهي آن راههاي متفاوت يک هدف را نشانه گرفته و به يک سو بروند. خداوند در قرآن کريم ميفرمايد:
"بگوييد ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهيم و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسى و عيسى داده شده و به آنچه به همهي پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده ايمان آوردهايم ميان هيچ يك از ايشان فرق نمىگذاريم و در برابر او تسليم هستيم"
(بقره:136)
بنابراين پذيرفتن يک راه به معناي انکار ديگر راههاي حق تعالي نيست. چرا كه همهي اديان بر حقاند و از جانب حق، و هر يک از آنها راهي است براي رسيدن به خداوند. و همچنانكه در قرآن کريم آمده است، اگر خداوند ميخواست، بيترديد همه را يک امت واحد قرار ميداد.
آوا - شينا
بازگشت
Share
|