بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

مقدمه: حقيقت يكي‌ست، اما راه‌ها بسيارند

بسم ا... الرحمن الرحيم

 

 

 

حقيقت يكي‌ست، اما راه‌ها بسيارند

راه حق يكي‌ست حتي زماني كه يكي به نظر نمي‌رسد. حق هم يكي‌ست حتي وقتي كه به شكل‌هاي مختلف بيان مي‌شود. پيروان اديان مختلف وقتي مي‌بينند كه مردمان ملل ديگر از اديان و فرهنگ‌هاي ديگر، با خدا حرف مي‌زنند، به خدا توكل مي‌كنند، دعا مي‌كنند و به طور كلي با خدا ارتباط دارند اغلب متعجب مي‌شوند انگار خدا و معنويات الهي، اختصاص به دين يا گروه خاصي دارد. وقتي هم كه‌ اين تعجب حالتي افراطي و انحصارگرانه به خود مي‌گيرد، حتي ممكن است به لعن و انكار ديگران تبديل شود. مثلاًٌ بعضي از مسيحيان و مسلمانان و يهوديان اعتقاد دارند كه فقط خودشان با خدا ارتباط دارند و فقط خودشان خدا را مي‌شناسند و لابد هزاران ميليون نفر ديگر هيچ. اما شايد واقعيت چيز ديگري باشد. چطور ممكن است خداوند، مخلوق محبوب خود را از همان ابتدا تنها و سرگردان رها كند؟ خداوند فرموده است كه براي هر ملتي رسولي فرستاده است و آييني را مقرر كرده است. بنابراين با توجه به محبت لايزالي كه خداوند به همه ابناء بشر دارد و نيز وعده‌ي خداوند كه در كلام او آمده است، ما بايد به ‌اين نگرش پايان دهيم كه بعضي‌ها قوم خاص خداوند هستند و بقيه‌ي مردم قوم هر كسي هستند الا خدا. واقعيت اين است كه هر انساني و بلكه هر موجودي خدا دارد و با اين كه راه‌هايي آشكار و آييني براي نزديك شدن به خدا وجود دارد اما در درون هر انساني، قلب هر انساني،‌ راهي‌ست فردي و اختصاصي براي نزديك شدن به خداوند. همه خدا را مي‌خوانند حتي جانوران و گياهان و سنگ‌ها، اما هر كسي به زبان خودش، انسان‌ها هم همه در جستجوي خدا هستند و خدا را مي‌خوانند حتي اگر خودشان به ‌اين موضوع آگاهي نداشته باشند. قبايل وحشي آفريقايي، ساكنان جنگل‌هاي تاريك آمازون، اسكيموهاي ساكن در يخ‌هاي قطب شمال و همه‌ي مردماني كه ظاهراً نه كتاب شريعت داشته‌اند و نه ظاهراً پيامبري، همه و همه با خدا ارتباط خاص خود را دارند و به نوعي عبادت مي‌كنند. سرخ‌پوست‌هاي آمريكا كه از نظر مهاجمان مردماني بي‌فرهنگ و بي‌تمدن ناميده شده و كاملاً بيگانه با خدا و دين معرفي شده‌اند هم با خداي خود در ارتباط بوده و هستند. اين تنوع و گوناگوني راه‌ها و روش‌ها هم اگر به صورتي افراطي مورد توجه قرار گيرد به سمي مهلك تبديل مي‌شود. و آن اين كه يكي همان اصل واحد، خداوند يكتا،‌ فراموش شود و به ‌اين ترتيب انسان دچار چندخدايي و چندمركزي مي‌گردد. اگر از تله‌ي تعصب و خودبيني فرهنگي گذر كرديم و معتقد شديم كه راه‌هاي رسيدن به حقيقت فراوان هستند نبايد در تله‌ي بعدي گرفتار شويم. تله‌اي كه مي‌گويد حالا كه راه‌ها بسياراند پس مقصدها هم بسياراند. نقطه‌ي تعادل حياتي ميان اين دو تعصب اين‌جاست كه حقيقت يكي‌ست اما راه‌هاي رسيدن به حقيقت بي‌شماراند، بنابراين نبايد از اصل يكي، از شعار لا اله الا هو، از اين كه يكي هست و همه چيز از اوست، غفلت كنيم. الان كه از يكي و از لااله الاهو گفتم كلماتي در ذهنم زنده شد كه در تفسير لا اله الا هو  آمده است. كلماتي كه به ما مي‌آموزند تنها راه زندگي و بلكه همه‌ي زندگي در يگانگي با يكي است.

 

توسط: ش. ح

برگرفته از مقدمه‌ي‌ كتاب دعاهاي سرخپوستي

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com