گذري بر دعاهاي سرخپوستان
دعاي سرخپوستي
... آه! روح بزرگ! اي آن كه به من حيات بخشيدهاي،
اين دعا را بپذير، دعايي كه پيشكش ناقابل من است،
براي شكرگزاري تو و اداي صادقانهي عشقم نسبت به تو
آه! اي روح بزرگ!
كه صدايت را در باد ميشنوم
و نفست به تمامي جهان حيات ميبخشد،
صدايم را بشنو!
من به عنوان يكي از بيشمار فرزندانت،
به سوي تو ميآيم.
من كوچك و ناتوانم
و به قدرت و دانايي تو نيازمند.
باشد كه با زيبايي گام بردارم.
به من چشماني عطا فرما
تا غروبهاي سرخ و ارغواني را مشاهده كنم
و دستهايي تا آن چه را تو آفريدهاي
حرمت نهم
و گوشهايي كه براي شنيدن صداي تو
هوشيار باشند.
مرا دانايي ده تا
آن چه را كه به فرزندانت تعليم دادهاي درك كنم
و نيز درسهايي را كه در هر
برگ و هر تختهسنگ نهان كردهاي.
به من قدرتي عطا فرما،
نه براي آن كه بر برادرانم چيره گردم
بلكه به آن خاطر كه بر بزرگترين دشمن خويش،
كه خود هستم، فائق آيم.
مرا چنان كن
كه همواره آماده باشيم تا با چشماني خيره
به سوي تو آيم
و آن هنگام كه زندگي همچون غروب
رنگ ميبازد،
روح من بدون شرمساري به سوي تو آيد.
اچ. كنت كرگ
دعاي گوزن سياه: مرد مقدس اگلالاسو
پدربزرگ، روح بزرگ، ديگر بار مرا در زمين نظري افكن،
و به من بياموز تا صداي ضعيف خود را بشنوم،
ابتدا تو بودهاي، تو از هر نيازي قديمتري، و قديمتر از هر دعايي،
همه چيز متعلق به توست- هر موجود زنده دو پا، چهارپا، بالدار و تمامي گياهان سبز.
در چهار گوشهي زمين نيروهايي نهادهاي تا يكديگر را تلاقي كنند.
مرا بر آن داشتهاي تا جادهي نيكي و مشكلات را با هم تلاقي كنم،
و اين نقطه، مكاني مقدس است.
همواره و براي هميشه، تو حيات همهي چيزها هستي.
قلبهايي به ما عطا فرما تا درك كنيم
قلبهايي به ما عطا فرما تا درك كنيم كه
هرگز از زيباييهاي آفرينش،
چيزي بيش از آن چه به آن ميدهيم، برنگيريم
هرگز بدون دليل و براي تحقق آزمنديهاي خود،
چيزي را كه نميتوانيم مصرف كنيم از آن نستانيم.
قلبهايي به ما عطا فرما تا درك كنيم كه
نابود كردن آهنگ زمين به معني ايجاد آشفتگي است
و آسيب رسانيدن به مظاهر آن
به معني كوري و نديدن زيباييها
و رايحهي خوش آن را بيرحمانه آلودن
به معني ايجاد خانهاي متعفن
و اگر ما او را حفظ كنيم، او نيز ما را حفظ خواهد كرد.
ما از ياد بردهايم كه كيستيم
ما تنها در جستوجوي امنيت خود بودهايم
و براي مقاصد خود دست به استثمار زدهايم.
ما دانش خود را تحريف،
و از قدرت خود سوء استفاده كردهايم.
روح بزرگ،
زمينهايي كه از آن توست
خشكيده و تشنهاند،
ما را ياري كن تا راه زنده كردن دوبارهي آنها را بيابيم.
روح بزرگ،
آبهايي كه متعلق به توست
از آلودگي و كثافات انباشته شدهاند،
ما را ياري كن تا راه پاكسازي آنها را بيابيم.
روح بزرگ،
زمين زيباي تو در اثر سوء استفاده زشت شده است،
ما را ياري كن تا راه بازگرداندن زيبايي را به مخلوقت بيابيم.
اي روح بزرگ كه مخلوقاتت در حال انهداماند،
ما را ياري كن تا راه احياي آنها را بازيابيم.
اي روح بزرگ،
استعدادهايي كه به ما عطا كردهاي،
در خودخواهيها و گمراهيها از ميان رفتهاند،
ما را ياري كن تا راه بازگردانيدن انسانيت را بازيابيم.
اي روح بزرگ،
كه صدايت را در باد ميشنوم
و نفست به جهان حيات ميبخشد،
دعايم را بشنو،
به دانايي و قدرت تو نيازمندم
تا بتوانم با زيبايي گام بردارم.
خرد، دانش و ادراك
... روح بزرگ، پدر بزرگ
به مردمت نظري افكن
زيرا كه ما در برابر تو كوچكايم
از تو هدايت ميجوييم
باشد كه ما مردم تو
تا ابد در حضورت
با افتخار گام برداريم.
روح بزرگ، پدربزرگ
تو به ما مردمت دم حيات بخشيدي، تا بتوانيم
با غرور و افتخار زندگي كنيم و همواره بدانيم
و درك كنيم كه زندگي براي ما
مردم ساده و سنتي
و همه چيزهايي كه خلق شده
و به آنها دم حيات عطا گرديده
مقرر گشته است.
روح بزرگ، پدربزرگ
بگذار تا قلب، روح و ذهن من
همواره با خرد، دانش و ادراك،
قدرتمند باشند
روح بزرگ، پدربزرگ
سخنانم را بشنو
خردي ميخواهم تا بتوانم
چشمهايم را بگشايم
و همه نيكيهايي را كه در اطراف من است ببينم.
روح بزرگ، پدربزرگ
سخنانم را بشنو
خردي ميخواهم تا بتوانم گوشهايم را
براي شنيدن هر آن چه نيكي در اطراف من است بگشايم
زيرا من در برابر تو كوچكام
قدرتي ميخواهم تا به سفر در راهي
كه در حضور تو
به مقدسترين وجه ميپيمايم ادامه دهم.
روح بزرگ، پدربزرگ
سخنانم را بشنو
زيرا اينها سخناني هستند
كه از قلب، روح و ذهن من برخاستهاند
و از خرد، دانش و ادراك سرشاراند.
روح بزرگ، پدربزرگ
سخنان من براي توست
باشد تا آگاه باشم و دريابم كه
حياتي را كه پيش روي من نهادهاي
به مقدسترين شكل
ارج نهم و بدان احترام بگذارم
قدرتي ميخواهم
تا همواره اين راه مقدس را
ادامه دهم.
روح بزرگ، پدربزرگ
طلب من براي قدرت
سوار بر چهار باد است
زيرا كه از قلب، روح و ذهن من برخاسته است
و آن را به گونهاي مقدس
به سوي تو ميفرستم.
روح بزرگ، پدربزرگ
بگذار تا
تمامي خرد، دانش و ادراك
در قدرت من باشد
تا بتوانم
به عنوان يك سرخپوست
به سفر در راهي كه در حضور تو ميپيمايم
اكنون و براي هميشه ادامه دهم.
لاري كيبي
نيايش خداوند
سرخپوستان شنوك
اي پدري كه ساكن بالايي
نام تو براي قلبهاي ما خوب است
اي سرور نيك تمامي مردم
قلب مهربان تو بايد تا سرزمين ما چون ملكوت تو گردد
هر روز، روزي ما را به ما عطا فرما
ديگران را از به ياد آوردن
تمامي گناهاني كه در قبال آنها انجام ميدهيم، بازدار
و نيز ما را از به خاطر آوردن
گناهان آنان نسبت به خود،
هر آن چه بدي را از ما دور گردان.
كلوش كاكوا
دعايي از سرخپوستان آمريكا
اي روح بزرگ!
بگذار تا صدايت، از ميان باد غرب
در دير هنگام روز
به خوبي در گوشهايمان زمزمه كند
بگذار تا با عشق نسبت به برادران و خواهران خود
بدون هيچ جنگي آسوده باشيم
سلامت ذهن و جسم به ما عطا فرما
تا راه حل مسائل خويش را بيابيم
و براي نسل آيندهي حيات به آنها پايان دهيم
بگذار نسبت به خود و فرزندانمان صادق باشيم
و جهان را براي زيستن به مكاني بهتر بدل كنيم.
لويد كارل اَل
برگرفته از كتاب: سرخپوستان بزرگ ميگويند- 2 (دعاهاي سرخپوستي)
كاوشگران نور
بازگشت
Share
|