مقاله : كار امروز به فردا ممان
احتمالاً همهي ما ميدانيم كه موكول كردن كاري از امروز به فردا، ميتواند امكان انجام آن را براي هميشه از انسان سلب كند. چه بسا بسياري از ما تجاربي هم در اين زمينه داشتهايم. گاه ممكن است عزيزي كه امروز با ماست، فردا نباشد، گاه ممكن است سلامت امروز ما، فردا نباشد، گاه انرژي و توان ما، و زماني هم فرصت زندگي خود ما.
روشن است كه يكي از دلايل تأكيدهاي فراوان بر به تأخير نينداختن توبه در همين نكته نهفته است. اما اين دليل، تنها علت اين توصيه نيست.
حتي اگر فرض كنيم كه مهلت زندگي ما به اين زوديها هم تمام نميشود (كه البته فرضي ناممكن است)، باز هم تأخير كردن در توبه جايز نيست. زيرا اين تأخير در عمل به معناي ادامه دادن به گناه است و اين ادامه دادن ميتواند عواقب خطرناكي در پي داشته باشد.(1)
همانطور كه ميدانيم و احتمالاً اكثر ما تجربه كردهايم، انجام گناه در ابتدا و تا زمان و مرحلهاي از آن، با ناراحتي و عذاب وجدان همراه است، به اين معني كه ما از گناهي كه انجام دادهايم متأسفيم، شرمنده و پشيمانيم، و نميخواهيم دوباره آن را انجام دهيم. هر چند كه شايد توان كافي براي كنارگذاشتن ناگهاني و يكبارهي آن را هم نداشته باشيم و گاه وبيگاه كنترل اوضاع از دستمان خارج شود. يك مثالِ گويا براي چنين وضعيتي ميتواند دروغ گفتنهاي گاه و بيگاهِ بسياري از ما باشد. در اين حالت شخص در عين اينكه گاه دروغ ميگويد، اما از اين عمل خود ناراحت و شرمسار است. اين ناراحتي و شرمندگي، خود نشانگر ميل و علاقه به اطاعت از فرمان خدا و تمايل به بازگشت است، كه خود يكي از اساسيترين شرايط دروني براي توبه است.
بهتر است از اين فرصت، در راستاي ترك عمل نادرست خود حداكثر استفاده را به عمل آوريم. به اين منظور ميتوانيم از كلام امام علي(ع) بهره بگيريم كه ميفرمايند: "از نشانههاي پرهيزكاران آن است كه اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش ميكند"(2) به منظور عملي كردن اين فرمايش، ميتوانيم با خود عهد كنيم كه در صورت تكرار آن خطا، خود را با محروم كردن از چيزي كه دوست داريم، مانند ديدن برنامهي مورد علاقهمان، خوردن غذاي مورد علاقهمان، رفتن به جاي مورد علاقهمان و ...، مجازات كنيم. به اين ترتيب بعد از يكي دو بار و يا حداكثر چند بار مجازات شدن، به ياري خدا كنترل لازم را بر خود به دست خواهيم آورد.
اما اگر انسان بهجاي حركت در راستاي كنترل نفس، همچنان به خطاها و گناهان خود ادامه دهد، شايد به اين اميد يا بهانه كه در توبه هميشه باز است، در واقع هم از رحمت و مهرباني و بخشندگي خداوند سوء استفاده كرده، و هم با پاهاي خود به سوي اسارت دائمي در دام شيطان گام برداشته است، چرا كه تكرار مداوم گناه، ميتواند انجام آن را طبيعي نشان دهد و زشتي آن را از نظر انسان پنهان كند، و آهسته آهسته نداي وجدان او را خاموش كند به گونهاي كه او ديگر از انجام گناه پشيمان و نادم هم نباشد! به اين ترتيب تكرار آگاهانه و عامدانهي گناه انسان را بهجايي ميرساند كه ديگر در توبه بر روي او بسته ميشود.(3)
فراموش نكنيم كه فضاي گناه، همچون باتلاقي است كه هر چه بيشتر در آن دست و پا بزنيم، بيشتر و بيشتر در آن فرو ميرويم تا جايي كه خارج شدن از آن بسيار دشوار و در نهايت غير ممكن ميشود.
لذا شرط عقل آن است كه به اميد توبه در آينده، خود را بيش از پيش در باتلاق گناه غرق نكنيم. زيرا هر چه بيشتر در اين باتلاق فرو رويم، خروج از آن نيازمند صرف انرژي و زمان بيشتري خواهد بود، در حالي كه زمان ما محدود است، و فرصت توبه نيز محدودتر. بهخصوص در اين روزگار و عصر كنوني كه بسياري از مكاتب، آن را عصر آخر جهان ميدانند، نه تنها معلوم نيست كه در كدام لحظه،مرگ فرصت توبه را از ما خواهد گرفت(4)،بلكه معلوم نيست كه در كدامين لحظه تمامي فرصتها به آن واقعهي بزرگ و ظهور جهاني ختم خواهند شد(5)، هرچند كه متأسفانه اكثر ما اين حقيقت را كه جهان لحظههاي پاياني خود را ميگذراند چندان جدي نميگيريم. اما شايد حديث زير بتواند در اينباره تكانمان دهد:
روزي كه پيامبر اسلام(ص) نزديك غروب براي ياران خطبه ميخواندند فرمودند:
سوگند به كسي كه جان محمد به دست اوست، آنچه از دنيا گذشته نسبت به آنچه باقي مانده، مانند مقداري است كه امروز شما گذشته نسبت به آنچه باقي مانده، و ميبينيد كه جز مقدار كمي باقي نمانده است.(6)
خوب است توجه كنيم كه از آن زمان تا كنون 14 قرن ديگر نيز از عمر جهان سپري شده است و در نتيجه اينك ما به غروب هستي نزديكتر شدهايم. اگر اين نكته را با تمام نشانههاي ديگر از جمله بلاياي طبيعي پيدرپي، زيرورو شدن ارزشها، گسترش و آشكاري گناه، تسلط ابرقدرتهاي ظالم و فاسق بر جهان و...(7)تلفيق كنيم، ميتوانيم دريابيم كه هر لحظه تأخير ممكن است به بسته شدن هميشگي در توبه و بازگشت بينجامد.
1-"آري كساني كه بدي كنند و گناهشان بر آنان چيره شود، آنان دوزخياند و در آن جاودانه ميمانند" (بقره: 81)
2- نهج البلاغه، خطبه 193.
3- "توبه نزد خداوند تنها براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب گناه مىشوند سپس به زودى توبه مىكنند اينانند كه خدا توبهشان را مىپذيرد و خداوند داناى حكيم است" (نساء:17)
4- "و توبه كسانى كه گناه مىكنند تا وقتى كه مرگ يكى از ايشان دررسد مىگويد اكنون توبه كردم پذيرفته نيست و [نيز توبه] كسانى كه در حال كفر مىميرند پذيرفته نخواهد بود آنانند كه برايشان عذابى دردناك آماده كردهايم" (نساء:18)
5- "و پيش از آنكه شما را عذاب در رسد و ديگر يارى نشويد به سوى پروردگارتان بازگرديد و تسليم او شويد" (زمر:54)
6- روح المعاني، ج26، ص48- نشريهي راه قرآن، شمارهي 6، ص 14- 36.
7- برداشتي از نشانههاي قيامت، نشريهي راه قرآن، شمارهي 6، ص 14- 36.
نيكا
بازگشت
Share
|