بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته‏ ايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد. همانا خداوند، همه گناهان را مى ‏آمرزد، كه او خود آمرزنده‏ ى مهربان است. سوره زمر 53                    و پيش از آن كه شما را عذاب فرا رسد و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان روى آوريد و تسليم او شويد. سوره زمر 54                     و از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد، در حالى كه از آن خبر نداريد. سوره زمر 55                    تا [مبادا] كسى بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهى كردم! و حقّا كه من از ريشخند كنندگان بودم. سوره زمر 56                     
 

مقاله : پيوند سرنوشت‌هاي ما

چنانچه مي‌دانيم، توبه و بازگشت مقوله‌اي است كه ريشه در دوران بسيار بسيار كهن دارد، و به زمان هبوط، و توبه‌ي آدم(ع) بازمي‌گردد.(1)

مصاديق بسياري از توبه، در كتب آسماني و مقدس كليه‌ي اديان آمده است؛ از توبه‌ي بزرگاني چون داود(ع)(2) و سليمان(ع)(3) گرفته تا توبه‌ي جادوگران زمان فرعون(4). البته در اين‌جا نمي‌خواهيم به نمونه‌هاي تاريخي توبه بپردازيم، بلكه سعي داريم نگاهي هرچند كوتاه، به ضرورتِ بازگشت همه جانبه‌ي انسان،  آن‌هم در عصر کنوني بيندازيم.

 

پيش از هر چيز شايد بپرسيم كه مگر انسان امروزي راه را به اشتباه مي‌رود كه نيازي به "بازگشت" داشته باشد؟ و شايد فكر كنيم كه اين انديشه (نياز به هدايت و بازگشت) مي‌‌تواند در مورد انسان بدوي صادق بوده باشد، اما انسان امروز كه پيشينه‌‌ي هدايت صد و بيست و چهار هزار پيامبر را با خود دارد، چگونه ممكن است گمراه باشد؟!

 

اما واقعيت اين است كه نياز انسان امروزي به توبه و بازگشت، بستگي به اين فكر ما ندارد، بلكه به اين بستگي دارد ‌كه حقيقتاً در درون او چه مي‌گذرد، آيا او به واقع بر اساس هدايت انبياء و رو به خدا زندگي مي‌كند و يا...؟

البته معيار تشخيص اين نكته هم نمي‌تواند ادعاهاي زباني يا حتي اعمال به‌ظاهر دين‌گرايانه‌ي انسان‌ باشد، زيرا بسياري اوقات گفته‌ها و اعمال او، چه بسا ناخواسته و ندانسته، رياكارانه و فريبنده‌ي ديگران و حتي خود او هستند! لذا براي پي بردن به واقعيت بايد اين پرده‌هاي فريبنده را كنار زد و بي‌پرده به درون انسان نظر انداخت.

 

البته ما نمي‌توانيم به طور مستقيم آن‌چه را كه در درون انسان مي‌گذرد ببينيم، اما مي‌توانيم از روي انعكاس آن در جهان بيرون، وضعيت دروني او را ارزيابي كنيم. چنان‌چه در لوحي زمردين مربوط به 3000 سال پيش از ميلاد، چنين آمده است: "هر آن‌چه در بالا مي‌گذرد، نمودي از پايين است و هر آن‌چه در درون جاري است، در برون متجلي..." (5)

 

در واقع جهان ظاهر يعني جهاني كه ما در آن زندگي مي‌كنيم، انعكاسي است از جهان درون ما. بر اين اساس اگر به نشانه‌هاي بيروني رجوع كنيم مي‌‌توانيم دريابيم كه هر چه انسان در زندگي خود آرامشي پايدارتر، و رضايت دروني، خوشبختي و شادي، اميد و پويايي بيشتري را تجربه كند، بدان معناست كه در درون با خداوند (منشاء همه‌ي اين بركات) و با خواست و اراده‌ي او همسو‌تر است، در اين حالت كارهاي انسان از حمايت خداوند برخوردار، و ثمرات آنها به‌ صورت بركات الهي (عواملي كه انسان را بيشتر و بيشتر به خدا نزديك مي‌كنند) متجلي خواهند شد. اما اگر درون انسان با خداوند و خواست او در ناهماهنگي، و آكنده از خودخواهي و خودبيني باشد، آن‌گاه سرگرداني، نااميدي، پوچي، و تخريب را در زندگي تجربه خواهد كرد.

 

با كمك اين نشانه‌هاي بيروني مي‌توان اوضاع زندگي فردي خود را ارزيابي كرد، اما از ياد نبريم كه پرداختن به خود نبايد موجب غفلت از اوضاع زندگي بشريت امروز شود. چرا كه گذشته از وضعيت دروني خود ما، وضعيت دروني ديگران نيز در سرنوشت ما دخيل است، زيرا سرانجام و عاقبت يك ملت، يك كشور و حتي كل زمين تابعي است از وضعيت دروني مجموع انسان‌هاي متعلق به آن. شايد آگاهي از اين نكته كه سرنوشت‌هاي ما اين‌چنين با يكديگر پيوند خورده است، دليلي موجه‌تر و قانع‌‌كننده‌تر براي ‌آن باشد تا مسئوليتي را كه هر يك از ما در قبال كمك به ديگران و ياري و راهنمايي آنها به راه درست بر عهده داريم، جدي بگيريم.(6)

 

و حال اگر نگاهي به وضعيت عمومي سياره‌ي خود يعني زمين بيندازيم چه مي‌بينيم؟ در اين اواخر اخبار چه مي‌گويند؟ با آن‌كه پيشرفت‌هاي علمي بشر به راستي حيرت‌انگيز و تحسين‌برانگيز‌اند، اما در كنار آن واقعيات انكارناپذيري به چشم مي‌خورند كه گوياي اوضاع نابسامان انسان امروزي‌اند. واقعياتي از قبيل شيوع بيماري‌هاي ناشناخته و عجيب، اين همه كشتار و جنگ‌، برخورد‌ و تصادف‌، نابرابري و عدم توزيع عادلانه‌ي منابع زمين در ميان انسان‌ها، فقر و گرسنگي، غم و افسردگي، سيل‌ها، زلزله‌ها و طوفان‌هاي بي‌سابقه، و بسياري بلاياي ديگر. آيا همه‌ي اينها نشانه‌ي دوري اكثر ما انسان‌هاي امروزي از خداوند نيستند؟

و بنابر اين وضعيت آينده زمين چه خواهد بود اگر بازگشتي اساسي و همه جانبه واقع نشود؟ آيا مي‌توان غلبه‌ي بدي‌ها را بر جهان انكار كرد؟ و نيز ظهور اين نشانه‌ها و نزديك شدن به آن واقعه‌ي‌ عظيم جهاني را؟

پس بر ماست كه از خود بپرسيم در اين ميان، راستاي زندگي هر يك از ما، معادلات حاكم بر جهان را به كدام سو جهت مي‌دهد و كدام كفه‌ي ترازو را سنگين و سنگين‌تر مي‌كند؟ زندگي ما در جهت تحقق خواست‌هاي خود ماست يا اراده‌ي خدا؟ و بالاخره اينك، در اين شرايط و با همه‌ي اين اوصاف، هر يك از ما در امر "بازگشتن به خدا و بازگردانيدن ديگران به سوي او " چه نقشي را ايفا مي‌كنيم و چه وظيفه‌اي را برعهده‌ داريم؟

 

 

1- "پس آدم از خداي خود كلماتي آموخت كه موجب پذيرفتن توبه‌ي او گرديد زيرا خدا مهربان و توبه پذير است." (بقره: 37)

2- سوره‌ي ص:آيات 24-25

3- سوره‌ي ص: آيات 31-35

4- سوره‌ي شعراء: آياتياتآيات 45- 51

5- راندا برن، راز، ترجمه مهدي قراچه‌داغي، چاپ اول، نشر پيكان، تهران،1386، ص 17.

6- سوره‌ي آل عمران: آيه‌ي 104

                                                                                                                                                     نيكا

 

 

بازگشت

Share

 

 

 

 

 

 
 
   
آدرس ایمیل شما
آدرس ایمیل گیرنده
توضیحات
 
 
 
 
شرکت در میزگرد - کلیک کنید
 
 
نظر شما در مورد مطالب سایت چیست ؟
 
 
 
 
 
 
 
©2025 All rights reserved . Powered by SafireAseman.com