مقاله : در حضور حيّ
از آنجايي كه ذكر و ياد خدا اهميت و نقش بسيار مهمي در ارتباط با خالق متعال دارد، لازم است كه با معنا و مفهوم آن بيشتر آشنا شويم.
كلمهي ذكر به معني ياد كردن است، ولي در بيشتر مواردي كه قرآن به ذكر و يادآوري ميپردازد همان ياد كردن نام الله است.
بنابراين ذكر هم به معني تكرار نام خدا و هم به معني ياد و توجه به او است. با توجه به قرآن ميبينيم كه خداوند بهطور مستقيم از بندگان خود ميخواهد كه وي را بسيار ياد كنند، و در ارتباط با اسمها و صفاتش ميفرمايد:
"براي خدا نامهايي است نيکو خدا را به اين نامها بخوانيد." (1)
خداوند دستور داده كه او را با زبان و خواندن نامهايش كه اسماء الحسني ناميده است ياد كنيم. با توصيفي كه خداوند از نامهاي مقدس خود دارد به روشني به اهميت آنها پي ميبريم. زيرا بيان كنندهي عظمت و بزرگي پروردگار ميباشند. چنانكه عرفا معتقداند تنها از طريق اسماء و صفات است كه ميتوان پروردگار را شناخت و به او نزديك شد.
تا اينجا به طور مختصر اشارهاي به معنا و مفهوم ذكر داشتيم و روشن شد كه آيات قرآن هم اشاره به ذكر الله و هم اشاره به ذكر اسم الله دارد.
اما ذكر كاربردهاي ديگري نيز دارد از جمله در مقابل غفلت و نسيان به كار ميرود. خواجه عبدالله انصاري در اينباره ميگويد:
"ذكر عبارت است از آنكه انسان از غفلت و فراموشي رهايي يابد." (2)
در قرآن ذكر به معاني ديگري، از جمله ذكر بر حضرت محمد(ص)، قرآن و كتابهاي آسماني و ... اطلاق شده است.
غير از معانياي كه براي ذكر در نظر گرفته شده است، معمولاً ذكر را به انواع مختلف تقسيم ميكنند كه در اينجا براساس آيات و روايات به دو نوع آن اشاره ميكنيم، و آن دو عبارتند از ذكر زباني و قلبي، كه به آن جلي و خفي نيز ميگويند.
مرحلهي اول و ابتدايي ذكر زباني و يا تكرار نام خدا با زبان است ولي دل و فكر ذاكر در جاي ديگري است. مرتبهي دوم ذكر با روح و قلب سر و كار دارد، و در اين مرتبه علاوه بر زبان، دلِ ذاكر نيز به ذكر حق مشغول است.(3)
از جمله آياتي كه به ذكر لفظي و ذكر قلبي اشاره دارد آيهي 205 سوره اعراف است. از آنجا كه خداوند ميفرمايد:
"و در دل خويش ، پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس ، بيصداي بلند ياد كن و از غافلان مباش."
خواجه عبدالله انصاري مينويسد:
ياد كنندگان خدا سه دستهاند: يكي به زبان ياد كند در حالي كه دل از آن بيخبر، يكي به زبان و دل هر دو ياد كند اما كارش بر خطر، يكي به زبان خاموش، و دل در او مستغرق.(4)
ما انسانها زماني ميتوانيم مسير رشد و كمال را در جهت نزديكي به خداوند طي كنيم كه خداوند در حيطهي توجه و ياد ما باشد يعني هر كاري كه انجام ميدهيم به نام الله و به ياد او صورت گيرد، و زندگي ما تنها براي او و در جهت او باشد. و از هر چيزي كه مانع فراموشي و دوري ما نسبت به پروردگار ميگردد، دوري كنيم. بنابراين روشن است كه ذكر حقيقي ذكري است كه تنها بر زبان آورده نشود بلكه خداوند در قلب و حوزهي توجه ما قرار داشته باشد. خداوند در قرآن به طور مداوم به ذكر فرمان ميدهد و ميفرمايد:
"آناني كه در هر حالت ايستاده و نشسته و خفته، خدا را ياد ميكنند و دايم در خلقت آسمانها و زمين به تفكر و انديشه ميپردازند، ميگويند پروردگارا اين دستگاه با عظمت را بيهوده نيافريدهاي پاك و منزهي ما را به لطف خويش از عذاب آتش دوزخ نگاه دار." (5)
بنا بر اين آيهي شريفه، ذاكرين حقيقي كساني هستند كه لحظهاي از ياد و توجه به خداوند غافل نميگردند. در هر لحظه و در هر جا او را ناظر و شاهد بر اعمال خود ميبينند. در اينصورت است كه خداوند در قلب آنها راه پيدا ميكند و اين همان درك از حضور زندهي خداوند است كه بركت و نور خود را ارزاني بندهي ذاكر خود ميگرداند.
2- فضايل و آثار ذكر، مؤلف عليرضا مسعودي، انتشارات امابيها، چاپ سوم، تابستان 1383
3- ياد او، آيت ا... مطباح يزدي
4- كشف الاسرار و عده الابرار، ج 3، ص 833. / ياد خدا، كاظم محمدي وايقاني، انتشارات ديدگاه، چاپ اول 1370
5- آل عمران:190
درنا
بازگشت
Share
|